کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندفاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اندفاع
/'endefā'/
معنی
۱. دور شدن.
۲. برکنار شدن؛ به یک سو رانده شدن.
۳. بازداشته شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندفاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'endefā' ۱. دور شدن.۲. برکنار شدن؛ به یک سو رانده شدن.۳. بازداشته شدن.
-
اندفاع
فرهنگ فارسی معین
(اِ دِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - دور شدن ، برکنار شدن . 2 - بازداشته شدن ، برکنار شدن . 3 - در ایستادن ، درآمدن .
-
اندفاع
دیکشنری عربی به فارسی
ني بوريا , بوريا , انواع گياهان خانواده سمار , يک پر کاه , جزءي , حمله , يورش , حرکت شديد , ازدحام مردم , جوي , جويبار , هجوم بردن , برسر چيزي پريدن , کاري را با عجله و اشتياق انجام دادن
-
جستوجو در متن
-
هجوم بردن
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
برسر چیزی پریدن
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
نی بوریا
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
انواع گیاهان خانواده سمار
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
یک پر کاه
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
حرکت شدید
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
ازدحام مردم
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
جویبار
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع , خيشوم
-
بوریا
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع , حصيرة , قشة
-
یورش
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع , مخالفة , مداهمة , هجوم