کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انداینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انداینده
/'andāyande/
معنی
اندودکننده؛ کاهگلکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انداینده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] 'andāyande اندودکننده؛ کاهگلکننده.
-
انداینده
لغتنامه دهخدا
انداینده . [اَ ی َ دَ / دِ ] (نف ) کاهگل کننده . اندودکننده . (فرهنگ فارسی معین ). طاین . (یادداشت مؤلف ) : با گل انداینده اسگالیده گل دستکاری می کند پنهان ز دل . مولوی .|| زراندود کننده . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
اندا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ انداییدن و اندودن) ‹اندای› 'andā ۱. = اندودن۲. انداینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آفتاباندا.
-
طاین
لغتنامه دهخدا
طاین . [ی ِ ] (ع ص ) انداینده . گِل کار. اندودکننده ٔ بامها.
-
اندایندگی
لغتنامه دهخدا
اندایندگی . [ اَ ی َدَ / دِ ] (حامص ) عمل انداینده . (یادداشت مؤلف ).
-
اسگالیدن
لغتنامه دهخدا
اسگالیدن . [ اِ دَ ] (مص ) سگالیدن . اندیشیدن : باگِل انداینده اسگالیده گِل دست کاری میکند پنهان ز دل .مولوی .
-
مجصص
لغتنامه دهخدا
مجصص . [ م ُ ج َص ْص ِ ] (ع ص ) به گچ انداینده بنا را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گچ کار. (ناظم الاطباء). رجوع به جص و تجصیص شود. || سگ بچه ٔ نوزاده که چشم بازکند. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). توله ٔسگ چشم بازکرده . (ناظم الاطبا...
-
اندا
لغتنامه دهخدا
اندا. [ اَ ] (اِ مص ) گلابه و کاه گل بر بام و دیوار مالیدن . (برهان قاطع) (هفت قلزم ). گلاوه و کاهگل بر دیوار و بام مالیدن . (انجمن آرا) (آنندراج ). مالیدن کاه و گلابه بود بر دیوار. (فرهنگ جهانگیری ). کاه گل کردن . (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء) ...