کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انحرافگرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
deviationism
انحرافگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] گرایشی در درون حزب کمونیست به دور شدن از باورها یا سیاستهای حزب
-
واژههای مشابه
-
انحراف
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعوجاج، خمیدگی، کجی، کژی ۲. اعتساف، ضلال، ضلالت، کجروی، گمراهی ۳. گرایش، میل ≠ راستی
-
انحراف
فرهنگ واژههای سره
کژدیسگی، لغزش، کجرو
-
انحراف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enherāf ۱. دور شدن یا جدا شدن از راهها، اصول، معیارها و یا روشهای تعیینشده.۲. کجشدگی؛ خمشدگی.۳. (اسم) (ریاضی) فاصلۀ مقادیر دادهها از مقدار میانگین.
-
انحراف
فرهنگ فارسی معین
(اِ حِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - کج شدن . 2 - کج رفتن . 3 - از راه راست منحرف شدن .
-
انحراف
لغتنامه دهخدا
انحراف . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) میل کردن و برگشتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). برگشتن و بطرفی مایل شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بگشتن . (تاج المصادر بیهقی )(مصادر زوزنی ) (مجمل اللغه ) (فرهنگ فارسی معین ). از راه گشتن . میل ک...
-
انحراف
دیکشنری عربی به فارسی
انحراف , گمراهي , ضلا لت , کجراهي , عدم انطباق کانوني , تباين , انشعاب , تفريح , سرگرمي , عمل پي گم کردن , انحراف از جهتي
-
انحراف
دیکشنری فارسی به عربی
استطراد , انحراف , انعطاف , تعديل , فساد , فسحة , مغادرة , مقلوب , منحدر , ميل
-
گرایی
لغتنامه دهخدا
گرایی . [ گ َ / گ ِ ] (حامص ) عمل گراییدن . این کلمه تنها به کار نمی رود بلکه به صورت ترکیب های ذیل آید:- دست گرایی ؛ : هرکه فضل و قوت خویش بر ضعیفان بپسندد و بدان مغرور گردد و خواهد که دیگران را اگرچه از وی قوی تر باشند دست گرایی کند، هرآینه قوت او...
-
همانحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همانحراف
-
انحراف فکر
فرهنگ واژههای سره
کج اندیش
-
deflection angle
زاویۀ انحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویهای افقی که با ادامه دادن خط قبلی در سمت چپ یا راست خط بعدی اندازهگیری میشود
-
انحراف جستن
لغتنامه دهخدا
انحراف جستن . [ اِ ح ِ ج ُ ت َ] (مص مرکب ) از راه بگشتن . || کج رفتن .
-
انحراف دادن
لغتنامه دهخدا
انحراف دادن . [ اِ ح ِ دَ ] (مص مرکب ) از راه بگردانیدن . || کج کردن .