کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انجیردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انجیردن
/'anjirdan/
معنی
سوراخ کردن؛ سُفتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انجیردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'anjirdan سوراخ کردن؛ سُفتن.
-
انجیردن
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (مص م .) = انجیر: سوراخ کردن ، سفتن .
-
انجیردن
لغتنامه دهخدا
انجیردن . [ اَ دَ ] (مص ) سوراخ کردن . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء)(فرهنگ سروری ) (فرهنگ فارسی معین ). سفتن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). تثقیب . (یادداشت مؤلف ).