کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انجلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انجلک
لغتنامه دهخدا
انجلک . [ اَ ج ُ ل َ ] (اِ) نام میوه ای است که مزه ندارد و بی لام [ انجک ] هم بنظر آمده . (هفت قلزم ). نام میوه ای است که لطافت ندارد. (مؤید الفضلاء). میوه ای که لذت و لطافت نداشته باشد. (از شعوری ج 1 ورق 114 ب ).
-
جستوجو در متن
-
دانج ابروج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: دانهافرود] ‹دانجابرونج، دانجافرونک› [قدیمی] dānaj[']abruj دانۀ امرود جنگلی که دارای پوست سیاهرنگ و مغز سفید و شیرین است و آن را تف میدهند و میخورند. در طب هم به کار میرود. انچکک؛ انچوچک؛ انجلک.
-
انجکک
لغتنامه دهخدا
انجکک . [ اَ ج ُ ک َ ] (اِ) دانه ای باشد سیاه شبیه بدانه ٔ امرود و مغز سفید دارد و آنرا بخورند. خاصیتش آن است که هرچند فراش خیال جاروب سنبل برجل خرسک ریش زند از پوست آن پاک نتوان کرد. (برهان قاطع) . یکی از اقسام آجیل و دانه ای است سیاه شبیه بدانه ٔ ا...