کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انجامش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انجامش
/'anjāmeš/
معنی
۱. پایان و عاقبت کاری یا چیزی.
۲. (اسم) آخرت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
performance
-
جستوجوی دقیق
-
انجامش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] 'anjāmeš ۱. پایان و عاقبت کاری یا چیزی.۲. (اسم) آخرت.
-
انجامش
لغتنامه دهخدا
انجامش . [ اَ م ِ ] (اِمص ) آخرت ، چون روز انجامش ای روز آخرت . (آنندراج ). روز رستاخیز. قیامت . (فرهنگ فارسی معین ) : تو گفتی مگر روز انجامش است یکی رستخیز است یا رامش است . فردوسی . || پایان . عاقبت . (فرهنگ فارسی معین ) : مرد در شهر خویش با نیروست...
-
جستوجو در متن
-
آخرت
فرهنگ واژههای سره
انجامش، رستاخیز، روز بازپسین
-
do-or-die
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یا انجامش میدی یا میمیری
-
خام انجام
لغتنامه دهخدا
خام انجام . [ اَ ] (ص مرکب ) آنچه انجامش خام وناپخته باشد. آنچه انجامش عقلایی نباشد : نه شکنجی که بود خام انجام بل شکنجی که بود تیزآهنج .سوزنی .
-
هَرگزِ
لهجه و گویش گنابادی
hargeze در گویش گنابادی یعنی کاری که انتظار انجامش نمیرفت ، کار نسبتا بعید
-
سقرمه زدن
واژهنامه آزاد
ضربه زدن با آرنج . ضربه ای بی شباهت به تلنگرهای عادی ، در جهت آگاه سازی فرد برای تغییر ناگهانی در عمل در حال انجامش. ضربه ی مخفیانه آرنج یا پا.
-
تَطَوَّعَ
فرهنگ واژگان قرآن
با ميل ورغبت انجام دهد(از ماده طوع به معني اطاعت است البته براي اطاعت مستحبي استعمال مي شود.تطوع به معناي انجام عملي است که نفس آدمي از آن کراهت نداشته باشد و آن را دشوار نداند و داوطلبانه انجامش دهد ، و به همين جهت بيشتر در مستحبات استعمال ميشود )
-
يُطِيقُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
برایشان طاقت فرساست (کلمه يطيقون از مصدر اطاقه است ، و اطاقه به معناي به کار بستن تمامي قدرت در عمل است که لازمه آن اين است که عمل نامبرده آنقدر دشوار باشد ، که همه نيروي انسان در انجامش مصرف شود ، در نتيجه معناي جمله و علي الذين يطيقونه اين است که ...
-
تهلکة
لغتنامه دهخدا
تهلکة. [ ت َ ل ُ ک َ ] (ع اِ) هرچه انجامش هلاکت باشد و نیستی . منه قوله تعالی : و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة. (قرآن 2 / 195). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). هلاکت و نیستی و نابودی . (ناظم الاطباء). هلاکت .نیستی . نیست شدن . (یادداش...
-
مُطَّوِّعِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنانكه بدون اجبار و اكراه و از روي ميل و رغبت كاري را انجام مي دهند - داوطلبان (کلمه تطوع به معناي انجام عملي است که نفس آدمي از آن کراهت نداشته باشد و آن را دشوار نداند و داوطلبانه انجامش دهد ، و به همين جهت بيشتر در مستحبات استعمال ميشود ، چون در و...
-
رابعه ٔ قزداری
لغتنامه دهخدا
رابعه ٔ قزداری . [ ب ِ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) از نسوان و ملکزادگان است پدرش کعب نام در اصل از اعراب بوده در بلخ و قزدارو بست در حوالی قندهار و سیستان و حوالی بلخ کامرانیها نموده . کعب پسری حارث نام داشته و دختری رابعه نام که او را زین العرب نیز میگفتند...
-
انجام
لغتنامه دهخدا
انجام . [ اَ ] (اِ) انتها و آخر هرکار. (برهان قاطع) (آنندراج ) (هفت قلزم ). اتمام کار. ضد آغاز. (انجمن آرا). آخر کارها. (فرهنگ خطی ). انتها. آخرکار. (غیاث اللغات ). آخرکار. فرجام . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). آخرکار. عاقبت . (مؤید الفضلاء). عاقبت...
-
اسم مصدر
لغتنامه دهخدا
اسم مصدر. [ اِ م ِ م َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مصدر در عربی : ابن مالک در الفیة گوید : بفعله المصدر الحق فی العمل مضافاً او مجرداً او مع اَل ان کان فعل مع اَن او ما یحل محلّه و لاسم مصدر عمل .عبدالرحمن سیوطی در شرح بیت اخیر در «بهجةالمرضیة»...