کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انجاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انجاص
لغتنامه دهخدا
انجاص . [ اِ ] (ع اِ) اجاص و آلو. (ناظم الاطباء). آلو. (مهذب الاسماء). || گلابی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اجاص شود.
-
واژههای همآوا
-
انجاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمعِ نجس] [قدیمی] 'anjās = نجس
-
انجاس
فرهنگ فارسی معین
(اَ) [ ع . ] جِ نجس ؛ پلیدی ها.
-
انجاس
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) نجس کردن ، پلید ساختن .
-
انجاث
لغتنامه دهخدا
انجاث . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نُجُث و نُجث . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ). رجوع به مفردات کلمه شود.
-
انجاس
لغتنامه دهخدا
انجاس . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَجس و نِجس ونَجَس و نَجِس و نَجُس . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پلیدیها. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || پلیدیها و نجسها. (ناظم الاطباء) : خون خوری در چارمیخ تنگنادرمیان حبس و انجاس و عنا. مولوی (مثنوی ).- انجاس اجنا...
-
انجاس
لغتنامه دهخدا
انجاس . [ اِ ] (ع اِ) انجاص . (از دزی ج 1 ص 40). انجاص ؛ آلو. (از مهذب الاسماء). رجوع به انجاص شود.
-
انجاس
لغتنامه دهخدا
انجاس . [ اِ ] (ع مص ) پلید ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پلید کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). نجس کردن . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
انجاس
لغتنامه دهخدا
انجاس . [ اِ ] (ع اِ) انجاص . (از دزی ج 1 ص 40). انجاص ؛ آلو. (از مهذب الاسماء). رجوع به انجاص شود.