کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انثناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انثناء
معنی
(اِ ثِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - دو تا شدن ، دو تایی شدن . 2 - واگردیدن ، باز گردیدن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انثناء
فرهنگ فارسی معین
(اِ ثِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - دو تا شدن ، دو تایی شدن . 2 - واگردیدن ، باز گردیدن .
-
انثناء
لغتنامه دهخدا
انثناء. [ اِ ث ِ ] (ع مص ) گشتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انثنای چیزی ؛ انعطاف آن . (ازاقرب الموارد). || دوتاه شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). برگشتن بعض چیزی بر بعض آن . (از اقرب الموارد). خمیدن . دوتا شدن . دولا شدن . انحن...
-
جستوجو در متن
-
انقعاص
لغتنامه دهخدا
انقعاص . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) در حال مردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برجای مردن . (از اقرب الموارد). جابجا مردن . (یادداشت مؤلف ). || دوتاه شدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انثناء. (از اقرب الموارد).
-
انعطاف
لغتنامه دهخدا
انعطاف . [ اِ ع ِ ] (ع مص ) دوتا شدن و بازگردیدن و خم شدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). انثناء. (از اقرب الموارد). خم گرفتن و برگردیدن . (غیاث اللغات ). بدو درآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). تاه شدن . برتافتن . میل کرد...
-
پیچ
لغتنامه دهخدا
پیچ . (اِ) اسم از مصدر پیچیدن . هر یک از خمهای چیزی بر روی خویش گردیده . گردش . گشت . خمیدگی . کجی . چرخ . ثنی . مطوی . عطف . تاب . خم . تا. انثناء. حلقه . شکن . تای . ماز : سیه زلف آن سرو سیمین من همه تاب و پیچست و جعد و شکن . فرخی .بحلقه کرده همی ز...