کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتهاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انتهاج
/'entehāj/
معنی
راه روشن و آشکار جستن؛ راه جستن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتهاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'entehāj راه روشن و آشکار جستن؛ راه جستن.
-
انتهاج
لغتنامه دهخدا
انتهاج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) راه رفتن و گویند طلب کردن راه . (از اقرب الموارد). بجای آوردن راه . (تاج المصادر بیهقی ). || روشن و آشکار گردانیدن راه را. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
سلوک
واژگان مترادف و متضاد
۱. سازش ≠ ناسازگاری ۲. انتهاج، رفتار، روش ۳. طی طریق کردن، رفتن