کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتعاظ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتعاظ
لغتنامه دهخدا
انتعاظ. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) باز و فراز کردن ماده کس خود را از غایت آزمندی فحل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). باز و فراز کردن ماده شرم را از بسیاری آزمندی . (یادداشت مؤلف ). || سخت آزمند شدن مرد و زن بجماع . (آنندراج ). انعاظ. (از قاموس ا...
-
جستوجو در متن
-
منتعظ
لغتنامه دهخدا
منتعظ. [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) ماده ٔ باز و فراز کننده کس از غایت آزمندی فحل . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). آزمند فحل . (ناظم الاطباء). رجوع به انتعاظ شود.