کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتداه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتداه
لغتنامه دهخدا
انتداه . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) راست شدن کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). استقامت یافتن و راست شدن کار. (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
انتداح
لغتنامه دهخدا
انتداح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فراخ شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || پراکنده شدن : انتدحت الغنم فی مرابضها و مسارحها؛ پراکنده گردید. (از اقرب الموارد).