کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتحاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتحاب
لغتنامه دهخدا
انتحاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سخت گریستن و آواز برداشتن در گریه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بشدت گریستن . (از اقرب الموارد). گریستن بآواز بلند. زار گریستن . (یادداشت مؤلف ). || سخت دم زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بشد...
-
واژههای همآوا
-
انتهاب
لغتنامه دهخدا
انتهاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) غارت کردن و غنیمت گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انتهب النهب ؛ گرفت آنچه خواست . (از اقرب الموارد). غارت کردن . (غیاث اللغات ). نهب . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). غارتیدن . (یادداشت مؤلف ). || چ...
-
جستوجو در متن
-
منتحب
لغتنامه دهخدا
منتحب .[ م ُ ت َ ح ِ ] (ع ص ) سخت گرینده و آوازبردارنده در گریه . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سخت گریه کننده و آنکه با بانگ بلند گریه می کند. (ناظم الاطباء). || سخت دم زننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه س...