کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبقاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انبقاع
لغتنامه دهخدا
انبقاع . [ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) شتافتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بشتاب رفتن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
انبغاء
لغتنامه دهخدا
انبغاء. [ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) آسان گردیدن : انبغی الشی ٔ؛ آسان گردید. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تیسر و تسهل . (از اقرب الموارد). || سزاواربودن : ما انبغی لک ان تفعل ؛ سزاوار نیست ترا، و کذلک ما ینبغی لک . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء...