کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انباس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انباس
لغتنامه دهخدا
انباس . [ اِم ْ ] (ع مص ) خاموش شدن از خواری : انبس ؛ سکت ذلاً. (از اقرب الموارد). || شتاب کردن : انبس ؛ اسرع ، و از آنست قول قائل به ام سنبس در خواب : «اذا ولدت ِ سنبساً فانبسی ». (از تاج العروس از ذیل اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
انباث
لغتنامه دهخدا
انباث . [ اَم ْ ] (ع اِ) ج ِ نبث . (از اقرب الموارد). رجوع به نبث شود.