کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبار پای کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
انبار دانه
دیکشنری فارسی به عربی
سايلو
-
پرشدن انبار
دیکشنری فارسی به عربی
مخبا
-
انبار گمرک
دیکشنری فارسی به عربی
مخزن
-
اب انبار
دیکشنری فارسی به عربی
خزان , صهريج
-
انبار کالا
دیکشنری فارسی به عربی
خزن , مخزن
-
انبار غله
دیکشنری فارسی به عربی
حضيرة , سايلو , کدس
-
انبار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کدس , مخزن
-
certificate of sea stores
گواهی انبار مواد مصرفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گواهیای که مأموران گمرک پس از مهروموم انبار آذوقه و لوازم کشتیهایی که مبدأ حرکت آنها بنادر خارجی بوده است صادر میکنند
-
warehouse entry
برگۀ ورود به انبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] برگ درخواست برای انجام امور گمرکی و انبار کردن کالا
-
warehouse book
دفتر ثبت انبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دفتری برای ثبت اقلام موجود در انبار
-
warehouse to warehouse clause
شرط انباربهانبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در بیمهنامۀ دریایی دایر بر جبران خسارت واردآمده بر کالا از هنگام حمل کالا از انبار مبدأ تا رسیدن آن به انبار مقصد
-
controlled atmosphere storage, CA 1
انبار با جوّ مهارشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انبار مواد غذایی در محفظهای که فشار هوا و رطوبت آن دقیقاً مهار شده است
-
floodable hold, ballast hold
انبار ترازهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در بسیاری از کشتیها، از جمله کشتیهای فلهبر، هر انباری که بتوان آن را برای ترازهگیری با آب دریا پر کرد
-
linen room
انبار خانهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محل نگهداری وسایل مورد نیاز اتاقها، اعم از ملزومات پارچهای و بهداشتی و رفاهی
-
انبار کردن(در حیاط)
دیکشنری فارسی به عربی
ساحة