کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انباری سینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bow locker
انباری سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محفظهای که درست در پشت دماغۀ کشتی قرار دارد
-
واژههای مشابه
-
علی انباری
لغتنامه دهخدا
علی انباری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن ابراهیم انباری شیعی . وی از فضلای قرن دهم بود که در سال 988 هَ . ق . درگذشت . او راست : الاوج الاخضر فی مناقب الائمة الاثنی عشر. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 150. نورعثمانیه کتبخانه ص 175. هدیة...
-
علی انباری
لغتنامه دهخدا
علی انباری . [ ع َ ی ِ اَم ْ ] (اِخ ) ابن حکم بن زبیر نخعی انباری ضریر، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی نخعی شود.
-
علی انباری
لغتنامه دهخدا
علی انباری . [ ع َ ی ِ اَم ْ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن فارس انباری ، مشهور به ابن حداد و ملقّب به قوام الدین و مکنّی به ابوالفرج . متوفی در سال 610 هَ . ق . محمدبن جعفربن علیل از او روایت کند. او راست : نخبة الانتقاد. و نیز او را اشعاری است . (از معج...
-
علی انباری
لغتنامه دهخدا
علی انباری . [ ع َ ی ِ اَم ْ ] (اِخ ) ابن محمدبن موسی بن سعیدبن مهدی انباری ، مکنّی به ابوالقاسم و ملقّب به حُسنس و مشهور به ابن صفدان . رجوع به علی حسنس شود.
-
علی انباری
لغتنامه دهخدا
علی انباری . [ ع َ ی ِ اَم ْ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی درینی انباری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ثقةالدولة. وی از ادبای توانگر بغداد و شوی «شهده ٔ» کاتب بود. که در سال 475 هَ . ق . متولد شد. وی از خواص المقتفی لامراﷲ عباسی بود و مدرسه ای برای شافعیا...
-
storage mould/ storage mold
کپک انباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که در انبارهای مرطوب بروز میکند
-
good storage practice, GSP
بهینانباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم داروی، علوم و فنّاوری غذا] دستورالعملهای مربوط به نگهداری و حملونقل و توزیع مناسب داروها و مواد غذایی
-
barn rot
پوسیدگی انباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] پوسیدگی نرم همراه با خرابی برگهای توتون و تنباکو در محل عملآوری آنها
-
data warehousing
دادهانباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سازماندهی و استفاده از مجموعهای از نرمافزارها برای گردآوری، پیرایش، تبدیل و ذخیرهسازی دادهها با هدف تحلیل اطلاعات
-
shelf life
عمر انباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مدتزمانی که مادۀ انبارشده قابل استفاده باقی میماند
-
ابن انباری
لغتنامه دهخدا
ابن انباری . [ اِ ن ُ اَم ْ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن ابی محمد قاسم بن بشاربن حسن . او راست : کتاب الوقف و الابتداء. کتاب اللامات (در قرآن ). کتاب معانی القرآن . کتاب غریب الحدیث . کتاب النقط و الشکل . (ابن الندیم ). و ابن خلکان دو کتاب دیگر از او نام م...
-
ابن انباری
لغتنامه دهخدا
ابن انباری . [اِ ن ُ اَم ْ ] (اِخ ) کمال الدین ابوالبرکات عبدالرحمن بن محمدبن ابی الوفا (513-577 هَ .ق .). مولد او به انبار و از اوان صِبا، به بغداد رفت و پس از تکمیل ادب وقتی در نظامیه بسمت معید منصوب گشت . او از شاگردان ابومنصور جوالیقی و ابن شجری ...
-
ابوالحسن انباری
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن انباری .[ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ اَم ْ ] (اِخ ) حکیم و ریاضی ماهر، استاد عمر خیامی در هندسه و هیئت . شهرزوری گوید روزی هنگام درس فقیهی به بیغاره از او سؤال کرد این چیست که تدریس کنی ؟ گفت تفسیر آیتی از قرآن خدای . فقیه پرسید آن کدام آیت است ؟...