کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انباح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انباح
لغتنامه دهخدا
انباح . [ اِم ْ ] (ع مص ) ببانگ آوردن سگ را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). فا بانگ آوردن سگ . (مصادر زوزنی ). ببانگ آوردن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
انباه
لغتنامه دهخدا
انباه . [ اِم ْ ] (ع مص ) بیدار کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فراموش کردن . (تاج المصادر بیهقی ). فراموش کردن حاجت کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ببانگ آوردن
لغتنامه دهخدا
ببانگ آوردن . [ ب ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) به صدا درآوردن . ترنین . (تاج المصادر بیهقی ): ارغا؛ به بانگ آوردن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). اطنان ؛ببانگ آوردن تشت را. (منتهی الارب ). انباض ؛ ببانگ آوردن زه کمان . (تاج المصادر بیهقی ). انباح ؛ ببانگ آوردن سن...