کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اناس
/'onās/
معنی
= اِنس
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اِنْس] [قدیمی] 'onās = اِنس
-
اناس
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ ع . ] ( اِ.) مردم ، مردمان .
-
اناس
لغتنامه دهخدا
اناس . [ اُ ] (اِخ ) شهریست در کرمان از نواحی روذان و در سرحد فارس و کرمان واقع است . (از معجم البلدان ).
-
اناس
لغتنامه دهخدا
اناس . [ اُ ] (ع اِ) مردمان . (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). مردم . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). انس . ناس . (فرهنگ فارسی معین ) : یوم ندعوا کل اناس بامامهم . (قرآن 71/17).نبید خور که بنوروز هر...
-
واژههای مشابه
-
أُنَاسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
انسانها-بشرها
-
آناس
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] ( اِ.) جمع انسان .
-
آناس کرسا
فرهنگ واژههای سره
خوتکا
-
واژههای همآوا
-
اناث
واژگان مترادف و متضاد
۱. بانوان، زنان، نسوان ۲. مادینگان ≠ رجال، مردان ۳. نرینهها
-
أُنَاسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
انسانها-بشرها
-
اناث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اُنثیٰ] 'o(e)nās = انثی
-
آناس
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] ( اِ.) جمع انسان .
-
اناث
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ انثی ؛ زنان . ؛~ و ذکور زنان و مردان .
-
عناس
لغتنامه دهخدا
عناس . [ ع ِ ] (ع مص ) دیر ماندن دختر در خانه بی شوی ، چندانکه از شمار ابکار برآید. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). طولانی شدن ماندن دختر در خانه ٔ خانواده ٔ خود پس از بلوغ ، و هرگز ازدواج نکردن وی . عانس شدن دختر. (از اقرب الموارد). ترشیده شدن . عنوس ...