کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
انارة
معنی
روشنايي سيمابي , نور سفيد دادن , افروختگي , پرتو افکني
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
انارة
لغتنامه دهخدا
انارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) روشن شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ترجمان علامه مهذب عادل بن علی ) : انارةالعقل مکسوف بطوع هوی و عقل عاصی الهوی یزداد تنویراً. ؟ || روشن کردن جای و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رو...
-
انارة
دیکشنری عربی به فارسی
روشنايي سيمابي , نور سفيد دادن , افروختگي , پرتو افکني
-
واژههای مشابه
-
اناره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انارَة] [قدیمی] 'enāre ۱. روشن کردن.۲. روشن شدن؛ تابان شدن.۳. آشکار گشتن.۴. شکوفه کردن درخت.
-
اناره
فرهنگ فارسی معین
(اِ رِ یا رَ) [ ع . انارة ] 1 - (مص م .) روشن کردن . 2 - (مص ل .) روشن شدن . 3 - آشکار گشتن . 4 - شکوفه کردن .
-
اناره
لغتنامه دهخدا
اناره . [ اِ رَ ] (ع = انارة، مص ) مأخوذ از تازی ، روشن شدن . (مصادر زوزنی ). || روشن کردن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). اضائه . تبیین . ایضاح . (یادداشت مؤلف ). || جامه را علم زدن . (مصادر زوزنی ). جامه را علم کردن . || شکوفه بیاوردن . (ت...
-
اناره ٔ قپان
لغتنامه دهخدا
اناره ٔ قپان . [ اَ رَ ی ِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رمانه ٔ قپان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ناره شود.
-
واژههای همآوا
-
انارت
لغتنامه دهخدا
انارت . [ اِ رَ ] (از ع ، مص ) روشن کردن : ذکر مقامات او در نصرت دین و انارت معالم یقین از عرض دریا بگذشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 262). || روشن شدن . و رجوع به انارة و اناره شود.
-
جستوجو در متن
-
روشنایی سیمابی
دیکشنری فارسی به عربی
انارة
-
نور سفید دادن
دیکشنری فارسی به عربی
انارة
-
افروختگی
دیکشنری فارسی به عربی
انارة
-
پرتو افکنی
دیکشنری فارسی به عربی
انارة
-
هنارة
لغتنامه دهخدا
هنارة. [ هَِ رَ ] (ع مص ) به معنی انارة، مثل اراقة و هراقة. (منتهی الارب ). رجوع به انارة شود.