کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اناء
معنی
( اِ ) [ ع . ] ( اِ.) ظرف ، سبو.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اناء
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] ( اِ.) ظرف ، سبو.
-
اناء
لغتنامه دهخدا
اناء. [ اَ ] (ع اِ) درنگی و تأخیر. (از اقرب الموارد). درنگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): الاناء حصن السلامة و العجلة مفتاح الندامة. (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) بازداشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پختگی و رسیدگی . (ناظم الاطباء).
-
اناء
لغتنامه دهخدا
اناء. [ اِ ] (ع اِ) خنور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خنور آب . آب جامه . جای آب . (زمخشری چ دانشگاه ص 152). ظرف . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وعاء. (اقرب الموارد). آوند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). سبو. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن عل...
-
واژههای مشابه
-
آناء
لغتنامه دهخدا
آناء. (ع اِ) ج ِ اِنی ̍ و اَنی ̍ و اِنْو. ساعتها. هنگامها. (ربنجنی ). وقتها.- آناءاللیل ؛ کرانه ها و ساعتهای شب . اوقات شب .
-
انآء
لغتنامه دهخدا
انآء. [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نُؤْی و نُؤی ̍. (از ناظم الاطباء). رجوع به نؤی شود.
-
انآء
لغتنامه دهخدا
انآء. [ اِن ْ ] (ع مص ) انئاء. دور گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). دورکردن . (مصادر زوزنی ). انأیته ُ انئاءً؛ دور گردانیدم او را. (منتهی الارب ). || کندن جویچه گردسراپرده و خرگاه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
آناء اللیل
فرهنگ واژههای سره
پاسهایِ شب
-
واژههای همآوا
-
عناء
فرهنگ فارسی معین
(عَ) [ ع . ] (اِ.) رنج ، زحمت ، دردسر.
-
آناء
لغتنامه دهخدا
آناء. (ع اِ) ج ِ اِنی ̍ و اَنی ̍ و اِنْو. ساعتها. هنگامها. (ربنجنی ). وقتها.- آناءاللیل ؛ کرانه ها و ساعتهای شب . اوقات شب .
-
عناء
لغتنامه دهخدا
عناء. [ ع َ ] (ع مص ) رنج دیدن . (از منتهی الارب ). || بندی گردیدن . (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ). اسیر گشتن . (از اقرب الموارد). || رویانیدن زمین گیاه را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شمیدن . (از منتهی الارب ). بوییدن . (از اقرب الموارد). ...
-
عناء
لغتنامه دهخدا
عناء. [ ع ِ ] (ع مص ) منازعت کردن با کسی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رنجانیدن . || رنج کشیدن . (ناظم الاطباء). معاناة. رجوع به معاناة شود.
-
انآء
لغتنامه دهخدا
انآء. [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نُؤْی و نُؤی ̍. (از ناظم الاطباء). رجوع به نؤی شود.
-
انآء
لغتنامه دهخدا
انآء. [ اِن ْ ] (ع مص ) انئاء. دور گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). دورکردن . (مصادر زوزنی ). انأیته ُ انئاءً؛ دور گردانیدم او را. (منتهی الارب ). || کندن جویچه گردسراپرده و خرگاه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).