کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام عنثل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ام عنثل
لغتنامه دهخدا
ام عنثل . [ اُم ْ م ِ ع َ ث َ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (از اقرب الموارد) (از المرصع). لغتی است در ام عثیل . (از اقرب الموارد). و رجوع به ام عثیل شود.
-
واژههای مشابه
-
أُمُّ
فرهنگ واژگان قرآن
مادر-اصل-مرکز
-
آم
لغتنامه دهخدا
آم . (ع اِ) ج ِ اَمة. کنیزکان . پرستاران .- آم و عام ؛ زن و ستور.
-
آم
لغتنامه دهخدا
آم . [ آم م ] (ع ص ) قصدکننده . (مهذب الاسماء). قاصد.
-
آم
لغتنامه دهخدا
آم .(اِخ ) نام شهری و نوعی جامه که بدانجا منسوب است .
-
أَمْ -أََمِ
فرهنگ واژگان قرآن
يا اينکه
-
امالبنین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ommolbanin) (عربی) مادر پسران ؛ (در اعلام) نام همسر امیرالمؤمنین علی (ع) و مادر حضرت عباس(ع).
-
امسلمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: omme salame) (عربی) (در اعلام) نام یکی از همسران پیامبر اکرم (ص) و کنیهی چند تن از دختران امامان معصوم.
-
امفروه
فرهنگ نامها
(تلفظ: omme farve) (عربی) (در اعلام) مادر امام جعفر صادق (ع) ، نام دختر امام موسی بن جعفر (ع).
-
امکلثوم
فرهنگ نامها
(تلفظ: omme kolsum) (عربی) شیر ماده ؛ (در اعلام) نام دختر حضرت محمد (ص) ، نام زینب صغری (س) دختر علی بن ابی طالب (ع) و نام دختر امام حسین (ع).
-
ام الامراض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی (= مادر بیماریها)] [مجاز] 'ommol'amrāz مایۀ بیماریها؛ زکام.
-
ام الخبائث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: (= مادر پلیدیها)] [مجاز] 'ommolxabā'(y)es شراب؛ می.
-
ام الرقیق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] 'ommorraqiq = نرمشامه
-
ام الشرایین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) 'ommoššarāy(')in [قدیمی] = آئورت