کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ام الخیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ام الخیر
لغتنامه دهخدا
ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) بنت حریش بن سراقه یا رقیه . از تابعین زنان کوفه و بسخنوری و فصاحت و هوش معروف و ازطرفداران علی بن ابی طالب (ع ) بود و در جنگ صفین لشکرعلی را بضد معاویه تهییج و ترغیب میکرده است . رجوع به ریحانة الادب ، ج 6 ص 219 و...
-
ام الخیر
لغتنامه دهخدا
ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) جمال النساء بغدادی مکناة به ام الخیر. از زنان پرهیزگار و دانشمند و از محدثان عامه در قرن هفتم هجری است . در فقه و حدیث دستی داشته و افادات علمی میکرده است . به سال 640 هَ . ق . درگذشت . رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص ...
-
ام الخیر
لغتنامه دهخدا
ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) خدیجه ملقب به ضوء الصباح . از محدثان بوده و در انشا و حسن خط مهارت داشته است . به سال 730 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 6 ص 220) (خیرات حسان ج 1 ص 45 و ج 2 ص 139).
-
ام الخیر
لغتنامه دهخدا
ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) رابعه ٔ عدویه مکناة به ام الخیر. از زنان نیکوکار بود.135 هَ . ق . درگذشت . رجوع به رابعه ... شود.
-
ام الخیر
لغتنامه دهخدا
ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) سلمی . دختر صخربن عمروبن کعب بن سعدبن تیم بن مرةبن کعب از صحابیات و مادر ابوبکر خلیفه ٔ اول بوده و عمر بسیار یافته است . از شوهرش ابوقحافه و از پسرش ابوبکر ارث برده است . (از ریحانة الادب ج 6 ص 220) (خیرات حسان ج ...
-
ام الخیر
لغتنامه دهخدا
ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) فرزندزاده ٔ امام محمد باقر و از اصحاب امام جعفر صادق بوده است . (از ریحانة الادب ج 6 ص 219).
-
واژههای مشابه
-
أُمُّ
فرهنگ واژگان قرآن
مادر-اصل-مرکز
-
آم
لغتنامه دهخدا
آم . (ع اِ) ج ِ اَمة. کنیزکان . پرستاران .- آم و عام ؛ زن و ستور.
-
آم
لغتنامه دهخدا
آم . [ آم م ] (ع ص ) قصدکننده . (مهذب الاسماء). قاصد.
-
آم
لغتنامه دهخدا
آم .(اِخ ) نام شهری و نوعی جامه که بدانجا منسوب است .
-
أَمْ -أََمِ
فرهنگ واژگان قرآن
يا اينکه
-
امالبنین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ommolbanin) (عربی) مادر پسران ؛ (در اعلام) نام همسر امیرالمؤمنین علی (ع) و مادر حضرت عباس(ع).
-
امسلمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: omme salame) (عربی) (در اعلام) نام یکی از همسران پیامبر اکرم (ص) و کنیهی چند تن از دختران امامان معصوم.
-
امفروه
فرهنگ نامها
(تلفظ: omme farve) (عربی) (در اعلام) مادر امام جعفر صادق (ع) ، نام دختر امام موسی بن جعفر (ع).