کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امین الدوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امین الدوله
لغتنامه دهخدا
امین الدوله . [ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) ابوالحسن ... بن غزال بن ابی سعید، مشهوربه ابن غزال . درگذشته به سال 648 هَ .ق . وزیر ملک صالح . از اکراد مصر و دانشمند و طبیب بود. او راست : «النهج الواضح ». (از اعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 129). و رجوع به همین کتاب ...
-
امین الدوله
لغتنامه دهخدا
امین الدوله . [ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) حسن بن عماربن ابی الحسن . از وزراء الحاکم بامراﷲ خلیفه ٔ فاطمی مصر بود. ابن خلکان او را به بزرگی و خردمندی ستوده است . وفات 390 هَ .ق . (از الاعلام زرکلی چ 1 ص 235).
-
امین الدوله
لغتنامه دهخدا
امین الدوله . [ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) فرخ خان ... از رجال دوره ٔ قاجاریان . در سال 1229 یا 1230 هَ .ق . متولد گردید و در 1288 هَ .ق . در تهران درگذشت . وی بسفارت و نمایندگی دولت ایران بکشورهای اروپا رفت . مردی کافی بودو در اروپا بعلت رفتار متین و ا...
-
امین الدوله
لغتنامه دهخدا
امین الدوله . [ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) میرزا علی خان . در سال 1315 هَ .ق . در اوایل سلطنت مظفرالدین شاه بوزارت عظمی رسید و در سال 1316 عزل گردید. ملک الشعراء بهار می نویسد: امین الدوله ازجمله ٔ اصلاح طلبان و پیشروان تجدد و آزادیست و ارتباط او با میر...
-
امین الدوله
لغتنامه دهخدا
امین الدوله .[ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) موفق الدین هبةاﷲبن صاعدبن هبةاﷲ بغدادی ، مشهور به ابن تلمیذ. شاعر و طبیب بیمارستان عضدی بود. رجوع به ابن تلمیذ موفق الدین شود.
-
واژههای مشابه
-
آمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: āmin) (معرب از عبری) (در حالت شبه جمله) برآور ، بپذیر ، اجابت کن ؛ از نامهای خداوند جل شأنه . (معمولاً پس از دعا بر زبان میآورند) .
-
آمین
فرهنگ واژههای سره
ایدون باد، چنین باد
-
آمین
فرهنگ فارسی عمید
(شبهجمله) [عربی، مٲخوذ از عبری] 'āmin اجابت کن؛ بپذیر؛ چنین باد. Δ معمولاً بعد از دعا میگویند.
-
آمین
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (شب جم .) کلمه ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن !
-
آمین
لغتنامه دهخدا
آمین . [ آم ْ می ] (ع ص ، اِ) ج ِ آم ّ. قصدکنندگان .
-
آمین
لغتنامه دهخدا
آمین . [ آم ْ می / آ می ] (ع صوت ) (ازآمُن ، نام خدای مصریان ) برآور! بپذیر! چنین باد! مستجاب کن ! استجابت ، اجابت فرما! قبول کن دعای مرا! درگیر فرمای ! باجابت مقرون باد! تراج (؟) : گر در نماز شعرش برخوانی روح الامین کند ز پَسَت آمین . ناصرخسرو.تهنیت...
-
آمين
دیکشنری عربی به فارسی
امين , چنين باد , خداکند , انشاء الله
-
أَمِينٌ
فرهنگ واژگان قرآن
امانت دار
-
علی امین
لغتنامه دهخدا
علی امین . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن محمود امین . فقیه واصولی بود که در حدود سال 1276 هَ . ق . در شقرا متولد شد و در همانجا آغاز به تحصیل کرد سپس به حنوبة از قرای جبل عامل رفت و آنگاه به نجف اشرف کوچ کرد و در حدود بیست ویک سال در آنجا اقامت گزید. سپس...