کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امیرحسن چوپانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امیرحسن چوپانی
لغتنامه دهخدا
امیرحسن چوپانی . [ اَ ح َ س َ ن ِ نی ] (اِخ ) پسر امیرتیمورتاش نواده ٔ امیرچوپان بود. رجوع به حسن چوپانی شود.
-
واژههای مشابه
-
امیرحسن ایلکانی
لغتنامه دهخدا
امیرحسن ایلکانی . [ اَ ح َ س َ ن ِ نی ] (اِخ ) فرمانروای عراق و پدر شیخ اویس . نخستین فرمانروای آل جلایر بود. رجوع به حسن بزرگ شود.
-
امیرحسن دهلوی
لغتنامه دهخدا
امیرحسن دهلوی . [ اَ ح َ س َ ن ِ دِ ل َ ] (اِخ ) پسر علی سنجری ، ملقب به نجم الدین . عارف و شاعر و خوشنویس بود. در سال 771 یا 731 هَ .ق . درگذشت . از اشعار اوست :مشتاق تو بهیچ جمالی نظر نکردبیمار تو ز هیچ طبیبی دوانخواست بر ما دلت نسوخت ندانم چرا نسو...
-
امیرحسن آق قوینلو
لغتنامه دهخدا
امیرحسن آق قوینلو. [ اَ ح َ س َ ن ِ ی ُ ] (اِخ ) معروف به حسن بیک یا اوزون حسن . نخستین فرمانروای خاندان آق قوینلو (873 - 882 هَ .ق .) بود. رجوع به حسن آق قوینلو شود.
-
جستوجو در متن
-
تالش
لغتنامه دهخدا
تالش . [ ل ِ ] (اِخ ) (امیر...) پسر امیرحسن جلایر (امیر حسن چوپانی ) و نوه ٔ امیر چوپان است . در سال 725 هَ . ق . ابوسعید، حکومت فارس و کرمان و عراق را به وی سپرد. امیر تالش در هرجا جماعتی از گردنکشان و راهزنان را بکشت و رعبی عظیم از وی در دل مردم جا...