کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امپراطریس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امپراطریس
لغتنامه دهخدا
امپراطریس . [ اِ پ ِ ] (اِ) رجوع به امپراتریس شود.
-
واژههای همآوا
-
امپراتریس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: impératrice] 'emp[e]rāt[e]ris ملکه؛ زن امپراتور.
-
امپراتریس
فرهنگ فارسی معین
(اِ پِ تِ) [ از فر. ] (اِ.) = امپراطریس : زوجة امپراتور، ملکه ، شهربانو.
-
امپراتریس
لغتنامه دهخدا
امپراتریس . [ اِ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) زوجه ٔ امپراتور. (فرهنگ فارسی معین ). ملکه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). شهربانو. (فرهنگ فارسی معین ). شهبانو.
-
جستوجو در متن
-
امپراتریس
فرهنگ فارسی معین
(اِ پِ تِ) [ از فر. ] (اِ.) = امپراطریس : زوجة امپراتور، ملکه ، شهربانو.
-
ژوستین
لغتنامه دهخدا
ژوستین . (اِخ ) نام امپراطریس رومی زوجه ٔ والنتین اول ، متوفی بسال 388 م .
-
ژولیا دمنا
لغتنامه دهخدا
ژولیا دمنا. [ دُ ] (اِخ ) نام امپراطریس رومی زن سِپتیم سِوِر و مادر کاراکالا. متولد به اِمز از بلاد شام در حدود سال 158 و متوفی بسال 217 م .
-
علیاحضرت
لغتنامه دهخدا
علیاحضرت . [ ع ُل ْ ح َ رَ ] (ص مرکب ) مؤنث أعلی حضرت . عنوانی و خطابی ملکه و امپراطریس را. عنوان و لقب رسمی ، ملکه و شهبانو را، خواه در زمان سلطنت شوی او و یا سلطنت فرزند یا فرزندان وی .
-
خریسوستوم
لغتنامه دهخدا
خریسوستوم . [خ ِ س ُ ت ُ ] (اِخ ) یکی از آباء کلیسا می باشد که بسال 347 م . بدنیا آمد و در 407 م . درگذشت . او از اسقف های قسطنطنیه بود و امپراطریس اودکسی مورد شکنجه ٔ بسیارش قرار داد او بواسطه ٔ فصاحت و سخنوریش مشهور است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
ژان کریزستم
لغتنامه دهخدا
ژان کریزستم . [ کْری / ک ِ زُ ت ُ ] (اِخ ) (بوش دُر) (قدیس ) یکی از آباء کلیسا و بطریق قسطنطنیه (347 - 407 م .). وی به شکنجه وجفای امپراطریس اودکسی گرفتار گشت . ژان به فصاحت و بلاغت مشتهر و مواعظ وی مورد اعجاب و تحسین است . ذکران وی در 27 ژانویه است ...
-
ژزفین
لغتنامه دهخدا
ژزفین . [ ژُ زِ ] (اِخ ) ماری ژُزف رُز تاشه دولاپاژری . نام امپراطریس فرانسه . مولد مارتینیک بسال 1763 و وفات در مالمزن بسال 1814 م . وی در 1779 به زوجیت ویکنت آلکساندر بوهارنه درآمد و پس از مرگ وی با ژنرال بناپارت در 1796 ازدواج کرد و در سال 1804 به...
-
کاترین اول
لغتنامه دهخدا
کاترین اول . [ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) امپراطریس روسیه و زن پطر کبیر و جانشین او. آلبرماله در تاریخ خود نویسد: «پطرکبیر برای اینکه مبادا پسر فرزند مقتولش آلکسیس وارث سلطنت بشود در سال 1721 م . اصول و رسوم مربوطه ٔ به وراثت تاج و تخت را ملغی کرده اعلام ن...
-
استفان
لغتنامه دهخدا
استفان . [ اِ ت ِ ] (اِخ ) به این اسم چهار پادشاه در مجارستان فرمانفرمائی کرده اند:1 - دوک چهارم ، در سال 997 م .جانشین پدر خود ژیزا گردیده و مجارها را بگرویدن به دین نصرانیت وادار کرد و بوضع قانون و ایجاد نظام کوشید و در اثر این خدمت در سال 1000 م ....