کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اموزشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
course 1
دورۀ آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] در برنامههای گردشگری ویژۀ آموزش زبان، مجموعهفعالیتهای آموزشی سازمانیافتهای که مستقیماً موجب پیشرفت زبانآموزی شرکتکنندگان میشود متـ . دوره
-
مجتمع آموزشی
واژهنامه آزاد
آموزهَماد، هَماد آموزشی.
-
online training system
نظام آموزشی برخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی نظام آموزشی که در آن یادگیرنده ازطریق یکی از رسانههای شبکهای به محتوای آموزشی دسترسی دارد
-
basic trainer
هواپیمای آموزشی پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای نظامی که برای آموزش خلبانی پس از مرحلۀ مقدماتی به کار میرود متـ . آموزشی پایه
-
advanced trainer
هواپیمای آموزشی پیشرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای نظامی که برای مراحل پیشرفتۀ آموزش خلبانی به کار میرود متـ . آموزشی پیشرفته
-
primary trainer
هواپیمای آموزشی مقدماتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای نظامی که نخستین مراحل آموزش خلبانی با آن آغاز میشود متـ . آموزشی مقدماتی
-
زبانشناسی آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← زبانشناسی تربیتی
-
educational audiologist
شنواییشناس آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] فردی که در زمینۀ شنواییشناسی آموزشی تخصص دارد
-
educational audiology
شنواییشناسی آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] شاخهای از شنواییشناسی که به تشخیص عیوب شنوایی و توانبخشی شنوایی کودکان در مراکز آموزشی میپردازد متـ . شنواییشناسی آموزشگاهی school audiology
-
educational psychology
روانشناسی آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شاخهای از روانشناسی که به کاربرد اصول و نظریههای روانشناسی در روشهای یادگیری و مسائل مربوط به آن میپردازد
-
اداره گروه اموزشی
دیکشنری فارسی به عربی
قسم
-
واژههای همآوا
-
آموزشی
واژگان مترادف و متضاد
تحصیلی، تعلیم، تعلیماتی، فراگیری، یادگیری
-
آموزشی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به آموزش) 'āmuzeši ۱. مربوط به آموزش.۲. [قدیمی] طالب علم و دوستدار آموختن: ◻︎ بدو گفت دانا شود مرد پیر / که آموزشی باشد و یادگیر (فردوسی۲: ۲۴۶۰).
-
آموزشی
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (ص نسب .)1 - تعلیمی . 2 - دوستدار آموختن .
-
آموزشی
لغتنامه دهخدا
آموزشی . [ زِ ] (ص نسبی ) طالب علم . دوستدار آموختن : بدو گفت دانا شود مرد پیرکه آموزشی باشد و یادگیر.فردوسی .