کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اموات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اموات
/'amvāt/
معنی
= میت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اموات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَیّت] 'amvāt = میت
-
اموات
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ میُت ؛ مردگان ، درگذشتگان .
-
اموات
لغتنامه دهخدا
اموات . [ اَم ْ ] (ع اِ) ج ِ میت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مردگان . درگذشتگان : و تواتر دخلها و احیاء اموات بعدل متعلق است . (کلیله و دمنه ).- اموات احمر؛ کنایه از مقتولان و شهیدان . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به میت ...
-
واژههای مشابه
-
أَمْواتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده ها
-
عالم اموات
دیکشنری فارسی به عربی
جحيم
-
واژههای همآوا
-
أَمْواتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده ها
-
جستوجو در متن
-
necropoleis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
necropoleis، گورستان، شهر اموات
-
necropolis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهرها، گورستان، شهر اموات
-
موالید
واژگان مترادف و متضاد
زادگان، فرزندان، نتایج، مولودها ≠ اموات
-
netherworld
دیکشنری انگلیسی به فارسی
netherworld، عالم اموات، عالم اسفل
-
Manes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانس، مانی نقاش، ارواح اموات
-
میت
فرهنگ فارسی معین
(مَ یِّ) [ ع . ] (ص .) مرده . ج . اموات .