کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امهات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
امهات الجوازل
لغتنامه دهخدا
امهات الجوازل . [ اُم ْ م َ تِل ْ ج َ زِ ] (ع اِ مرکب ) مرغ قطا و کبوتر و انواع آنها را گویند. جوازل جوجگان این مرغها است و مفرد آن جوزل است . (از المرصع) : سوی ما اصاب الذئب و سربه اطافت به من امهات الجوازل .ذوالرمة (از المرصع).
-
امهات المؤمنین
لغتنامه دهخدا
امهات المؤمنین . [ اُم ْ م َ تِل ْ م ُ ءْ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زنان رسول اکرم . (از حبیب السیر چ سنگی تهران ج 1 ص 145). و رجوع به ام المؤمنین شود.
-
واژههای همآوا
-
أُمَّهَاتُ
فرهنگ واژگان قرآن
مادران
-
جستوجو در متن
-
هفت مادر
لغتنامه دهخدا
هفت مادر. [ هََ دَ ] (اِ مرکب ) امهات سبعه . (یادداشت مؤلف ). ظاهراً هفت طبقه ٔ زمین است .
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) خضر پیامبر را گویند کنیت ابوالعبّاس دارد. رجوع به قاموس و دیگر امّهات شود.
-
چهارآخشیج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چارآخشیج› [قدیمی] ča(ā)hār[']āxšij عناصر چهارگانه شامل آب، آتش، باد، خاک؛ چهارعنصر؛ آخشیجان؛ چهارارکان؛ چهارامهات؛ چهارگوهر؛ چهارمادر.
-
امهة
لغتنامه دهخدا
امهة. [ اُم ْ م َهََ ] (ع اِ) مادر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از المرجع). لغتی است در اُم ّ. (از آنندراج ) : امهتی خندف و الیاس ابی . قصی (از المرجع).بعضی گفته اند مادر در ذوی العقول . (از یادداشت مؤلف ). || کبر و تیه (خودپسندی ). (از المرجع). ج ، ...
-
خدیجه
لغتنامه دهخدا
خدیجه . [ خ َ ج َ ] (اِخ ) ام القاسم دختر هارون الرشید. هارون الرشید را از کنیزان (امهات ) چهارده دختر بوده که یکی از آنها خدیجه است . (حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 2 ص 246).
-
چهارمادران
لغتنامه دهخدا
چهارمادران . [ چ َ / چ ِ دَ ] (اِ مرکب ) امهات اربعه . عناصر چهارگانه . آب و باد و خاک و آتش . چهارآخشیجان : خصم تو چهارمادران رافرزند یگانه ای است خنثی .؟
-
اربع
لغتنامه دهخدا
اربع. [ اَ ب َ ] (ع عدد، ص ، اِ) چهار. اربعة. || چهارگانه .- امهات اربع . رجوع به امهات شود.- تسبیحات اربع . رجوع به تسبیحات شود.- جنات اربع . رجوع به جنات شود.- جهات اربع . رجوع به جهات شود.- دوال اربع . رجوع به دوال شود.- طبایع اربع . رجوع به طبایع...
-
غالیه
لغتنامه دهخدا
غالیه . [ ی َ ] (اِخ ) بنت ابوجعفر منصور عبداﷲبن محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس متوفی بسال 158 هَ . ق . صاحب عقدالفرید آرد: او را کنیزکان (امهات اولاد) فرزندانی بدین نامها بوده است : صالحا و غالیة و... رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 5 ص 393 شود.
-
افسرده پستان
لغتنامه دهخدا
افسرده پستان . [ اَ س ُ دَ / دِ پ ِ ] (ص مرکب ) فسرده پستان . زن نازا و عقیم . کنایه از عقیم و زن پیر که از زادن بازمانده باشد. (آنندراج ). فسرده پستان : یکسر شود امهات دوران بسته رحم و فسرده پستان . خاقانی .|| زنی که بچه افگنده باشد. (آنندراج ). || ...
-
امات
لغتنامه دهخدا
امات . [ اُم ْ ما ] (ع اِ) ج ِ اُم ّ.(از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بعضی گویند امات ج ِ ام در غیر ذوی العقول و امهات ج ِ ام در ذوی العقول است . رجوع به اُم ّ شود. || سه غشاء است که دماغ و نخاع را پوشد: ام الغلیظ ، ام الرقیق و غشاء مخاطی . (یادداشت...
-
بسایط
لغتنامه دهخدا
بسایط. [ ب َ ی ِ ] (ع اِ) بسائط. ج ِ بسیطه . مقابل مرکبات . امهات . چیزهای مفرد بدون ترکیب . عناصر اربعه . (فرهنگ نظام ). چیزهای مفرد بدون ترکیب : قدما عناصر اربعه را از بسایط بشمار می آوردند. (فرهنگ فارسی معین ). || ادویه ٔ مفرده . گیاهان طبی . (فره...