کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امنیت اثبات پذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
security risk
امنیتشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که وجودش تهدیدی برای امنیت تلقی میشود
-
food security
امنیت غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دسترسی کمّی و کیفی افراد به مواد غذایی مورد نیاز
-
physical security
امنیت فیزیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] جلوگیری از دسترسی فیزیکی غیرمجاز به سامانهها
-
adequate security
امنیت کافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] امنیت متناسب با خطر و آسیب ناشی از تخریب یا سوءاستفاده یا دستکاری یا دسترسی غیرمجاز به اطلاعات
-
computational security
امنیت محاسباتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] امنیت کمّی در مقابل رمزگشایی غیرمجاز بر پایۀ فرضیات خاصی که تحلیلگر در مورد رمز در نظر میگیرد
-
common security
امنیت مشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مفهومی مبتنی بر اینکه رقابت میان دولتها برای تأمین امنیت ملی جای خود را به همکاری برای تأمین امنیت همگان در چارچوب امنیت جمعی میدهد
-
national security
امنیت ملی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نبود خطری که موجودیت یا حاکمیت یا تمامیت ارضی یا ارزشهای کشور را تهدید کند
-
unconditional security
امنیت نامشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] امنیت در برابر رمزگشایی غیرمجاز با فرض اینکه تحلیلگر رمز امکانات محاسباتی نامحدود دارد
-
soft security
امنیت نرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] امنیتی استوار بر سازوکارهای غیرنظامی برای افزایش ایمنی و آسایش دولتها یا دیگر کنشگران
-
امنیت کشور
دیکشنری فارسی به عربی
أمن البلاد
-
امنیت ملی
دیکشنری فارسی به عربی
الأمن القومي ، الأمن الوطنة
-
فقدان امنیت
دیکشنری فارسی به عربی
إنعدام الأمن
-
برقراری امنیت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْلالُ الأمْنِ ، استتباب الأمن
-
ایجاد امنیت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْلالُ الأمْنِ ، استتباب الأمن
-
استقرار امنیت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْلالُ الأمْنِ ، استتباب الأمن