کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امساک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امساک کردن
لغتنامه دهخدا
امساک کردن . [ اِ ک َ دَ] (مص مرکب ) بخل کردن و قصور کردن و خود را باز داشتن از چیزی . (ناظم الاطباء). دریغ داشتن : تو از فشاندن تخم امید دست مدارکه در کرم نکند ابر نوبهار امساک . صائب (از آنندراج ).سرچه باشد که من از تیغ تو امساک کنم ترسم آنرا گره خ...
-
امساک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امتنع عنه
-
واژههای مشابه
-
إِمْسَاکٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نگه داشتن (امساک در اصل به معني دست آويختن به چيزي است)
-
جستوجو در متن
-
scrimps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسميرم ها، تقلیل دادن، امساک کردن، خست کردن، مضایقه کردن
-
scrimping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، تقلیل دادن، امساک کردن، خست کردن، مضایقه کردن
-
scrimped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه شده، تقلیل دادن، امساک کردن، خست کردن، مضایقه کردن
-
forbore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد کردن، احتراز کردن، خودداری کردن از، امساک کردن، گذشت کردن، صرف نظر کردن، گذشتن از، اجتناب کردن از، خود داری کردن
-
forbearing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم، احتراز کردن، خودداری کردن از، امساک کردن، گذشت کردن، صرف نظر کردن، گذشتن از، اجتناب کردن از، خود داری کردن
-
forborne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرگوسن، احتراز کردن، خودداری کردن از، امساک کردن، گذشت کردن، صرف نظر کردن، گذشتن از، اجتناب کردن از، خود داری کردن
-
امتنع عنه
دیکشنری عربی به فارسی
احتراز کردن , امساک کردن , خودداري کردن از , صرف نظر کردن , گذشتن از , اجتناب کردن از , گذشت کردن
-
گدابازی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) کم خرج کردن ، در خرج کردن امساک نمودن .
-
scrimp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراشیدگی، تقلیل دادن، امساک کردن، خست کردن، مضایقه کردن، قلیل، ناچیز، نحیف
-
forbear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ببخشید، نیا، جد اعلی، احتراز کردن، خودداری کردن از، امساک کردن، گذشت کردن، صرف نظر کردن، گذشتن از، اجتناب کردن از، خود داری کردن