کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امسالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
امسالی
/'emsāli/
معنی
۱. مربوط به امسال.
۲. (قید) در سال جاری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
امسالی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به امسال) ‹امسالین› [عامیانه] 'emsāli ۱. مربوط به امسال.۲. (قید) در سال جاری.
-
جستوجو در متن
-
امساله
لغتنامه دهخدا
امساله . [ اِ ل َ / ل ِ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به امسال . (فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح عامیانه همین سال . امسال . (فرهنگ فارسی معین ).امسالی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب به امسال . از مصطلحات عوام است . هر چیزی که مربوط به سال جاری باشد.
-
گنجشک
لغتنامه دهخدا
گنجشک . [ گ ُ ج ِ ] (اِ) پرنده ای باشد که عربان عصفور خوانند. (برهان ). بنجشک . چغوک . (آنندراج ). پرنده ای است از دسته سبکبالان با منقار مخروطی که جثه ای کوچک دارد و دانه خوار است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). وُنج . (فرهنگ اسدی ) (حاشیه ٔ فرهنگ ا...