کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امره مفروق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امره مفروق
لغتنامه دهخدا
امره مفروق . [ اَ رَ م َ ] (اِخ ) نام محلی است در زمین بنی یربوع . (از معجم البلدان ).
-
واژههای مشابه
-
آمره
فرهنگ واژههای سره
فرمان، فرماینده
-
آمره
لغتنامه دهخدا
آمره . [ م ِ رَ ] (ع مص ، اِ) مصدر است از اَمر، چون عافیت و عاقبت و خاتمه . فرمان . فرمان دادن . امر. ج ، اوامر . || (ص ) تأنیث آمِر. ج ، آمِرات .
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اَ رَ] (ع اِ) واحد امر یعنی یک فرمان . (ناظم الاطباء). گویند: له علی امرة مطاعة؛ او را بر من یک حکم و فرمان است که اطاعت میکنم او را در آن . (ناظم الاطباء).
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اَ م َ رَ ] (ع اِ) پشته و نشان که بر راه از سنگ و جز آن کنند. ج ، اَمَر. (ناظم الاطباء).
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اَ م َ رَ ] (ع مص ) بسیار شدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). بسیار شدن و کامل گردیدن . (از منتهی الارب ) . || بسیار شدن مواشی کسی . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اِم ْ م َ رَ ] (اِخ ) نام محلی است در راه مکه از بصره . رجوع به معجم البلدان شود.
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اِم ْ م َ رَ ] (ع اِ) چیزی . (ناظم الاطباء). رجوع به اِمَّر شود.
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اِم ْ م َ رَ ] (ع اِ) مؤنث اِمَّر. بره ٔ خرد ماده . (ناظم الاطباء).
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [ اِم ْ م َ رَ ] (ع ص ) مرد سست رای فرمانبردار هرکس . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه فرمان هرکس را برد. (مهذب الاسماء).
-
امرة
لغتنامه دهخدا
امرة. [اِ رَ ] (ع اِ) ولایت و فرمانروایی . (ناظم الاطباء).
-
أَمْرِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
امرش
-
آمره
واژهنامه آزاد
آمُرِه ای؛ از گویش های مرکزی ایران که در روستای آمره از توابع شهرستان خلجستان استان قم رایح است. ریشه میانة این گویش پهلوی اشکانی (پارتی) و ریشه باستان آن، فارسی باستان است. مشترکات فراوانی با دیگر کویش های مرکزی دار که ما بین قم، کاشان، اصفهان تا شی...
-
آمره
واژهنامه آزاد
آمُرِه؛ نام روستایی است از توابع شهرستان خلجستان استان قم در 86 کیلومتر غرب شهر قم. با تفرش 25 کیلومتر و با آشتیان 30 کیلومتر فاصله دارد. اهالی آن به گویش آمره سخن می گویند که بازمانده زبان پهلوی اشکانی است. تاکنون 2 جلد کتاب با عناوین «فرهنگ آمره» و...