کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امراةالمسلسله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
امراةالمسلسله
/'emre(a)'atolmosalsale/
معنی
از صورتهای فلکی نیمکرۀ شمالی، شامل خطی که از ستارگان روشن تشکیل شده است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
امراةالمسلسله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: (= زن بستهبهزنجیر)] (نجوم) 'emre(a)'atolmosalsale از صورتهای فلکی نیمکرۀ شمالی، شامل خطی که از ستارگان روشن تشکیل شده است.
-
جستوجو در متن
-
ناقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ناقَة] [قدیمی] nāqe ۱. [جمع: نوق و اَنواق] شتر ماده.۲. (نجوم) صورت فلکی مشترکی در ذاتالکرسی، حامل رٲسالمغول، و امراةالمسلسله؛ شتر؛ ستور.
-
ناقة
لغتنامه دهخدا
ناقة. [ ق َ ] (ع اِ) شتر ماده . (منتهی الارب ). الانثی من الابل . (المنجد) (اقرب الموارد).ماده شتر. (ناظم الاطباء). اشتر ماده . (مهذب الاسماء) (دهار). اروانه . مایه . مادینه شتر. ج ، ناق ، نوق ، أنوق ، انؤق ، اونق ، اینق ، نیاق ، ناقات ، انواق . جج...