کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتیاز انحصاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
forest concessionaire
صاحبامتیاز جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اشخاص حقیقی یا حقوقی که حق استفاده از کلیۀ مواهب جنگل را دارند
-
concession
امتیاز بهرهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] حق بهرهبرداری از هریک از واحدهای خدماتی در مهمانخانهها مانند آرایشگاه یا باشگاه تناسب اندام، که به بهرهبردار مستقلی که مسئولیت تأمین تجهیزات و کارکنان و بازاریابی آن واحد را پذیرفته است، واگذار میشود
-
forest concession, forest privilege
امتیاز بهرهبرداری جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حق استفاده از کلیۀ مواهب جنگل، شامل برداشت چوب و فراوردههای غیرچوبی و استفادههای دیگر از قبیل استحصال آب و گردشگری در جنگل برای اشخاص حقیقی یا حقوقی در کوتاهمدت یا درازمدت متـ . امتیاز جنگل
-
set point
امتیاز نقرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] امتیازی که با کسب آن برندۀ یک دست تعیین میشود
-
امتیاز مخصوصی اعطا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امتياز
-
امتیاز تحصیلی اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
شرف
-
دارای حق امتیاز
دیکشنری فارسی به عربی
براءة الاختراع
-
اعطا کردن (امتیاز)
دیکشنری فارسی به عربی
براءة الاختراع
-
بوسیله حق امتیاز محفوظ مانده
دیکشنری فارسی به عربی
براءة الاختراع
-
بدتر از همه( ) امتیاز اوردن (در مسابقه)
دیکشنری فارسی به عربی
اسوا
-
امتیاز به طرف ضعیف در بازی
دیکشنری فارسی به عربی
عائق
-
جستوجو در متن
-
monopoly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحصار، امتیاز انحصاری، کالای انحصاری
-
concession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتیاز، امتیاز انحصاری، اعطاء
-
concessions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتیازات، امتیاز، امتیاز انحصاری، اعطاء
-
patent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثبت اختراع، حق ثبت اختراع، دارای حق انحصاری، امتیاز نامه، اعطا کردن، امتیاز یا حق انحصاری بکسی دادن، امتیازی، اشکار، دارای حق امتیاز، ظاهر، گشاده، ازاد، بوسیله حق امتیاز محفوظ مانده