کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
امتنان
/'emtenān/
معنی
سپاسگزار بودن؛ سپاس داشتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تشکر، تقدیر، سپاس، سپاسداری، شکر، منت، منتپذیری
برابر فارسی
سپاسگذار
فعل
بن گذشته: امتنان کرد
بن حال: امتنان کن
دیکشنری
appreciation, gratification, gratitude, thanks
-
جستوجوی دقیق
-
امتنان
واژگان مترادف و متضاد
تشکر، تقدیر، سپاس، سپاسداری، شکر، منت، منتپذیری
-
امتنان
فرهنگ واژههای سره
سپاسگذار
-
امتنان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'emtenān سپاسگزار بودن؛ سپاس داشتن.
-
امتنان
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - سپاس داشتن . 2 - منت نهادن . 3 - نعمت دادن .
-
امتنان
لغتنامه دهخدا
امتنان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نعمت دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ): برعقیله ٔ گرم و امتنان بمجاسرت بایستاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || منت نهادن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی )...
-
امتنان
دیکشنری عربی به فارسی
نمک شناسي , قدر داني , سپاسگزاري
-
واژههای مشابه
-
مزید امتنان
واژهنامه آزاد
باعث و مورد لطف و عنايت قرار دادن
-
مزید امتنان
واژهنامه آزاد
سپاس فراوان
-
جستوجو در متن
-
نمک شناسی
دیکشنری فارسی به عربی
امتنان
-
قدر دانی
دیکشنری فارسی به عربی
امتنان
-
سپاسگزاری
دیکشنری فارسی به عربی
اسخر , امتنان , عيد الشکر , منحة
-
سپاسداری
واژگان مترادف و متضاد
امتنان، تشکر، سپاسگزاری، قدردانی، قدرشناسی ≠ نمکنشناسی
-
سپاسگزاری
واژگان مترادف و متضاد
امتنان، تشکر، تقدیر، سپاسداری، قدرشناسی ≠ ناسپاسی