کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتشال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امتشال
لغتنامه دهخدا
امتشال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شمشیر از نیام برکشیدن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شمشیر برکشیدن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ممتشل
لغتنامه دهخدا
ممتشل . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) آنکه شمشیر برمی کشد.(ناظم الاطباء). شمشیربرکشنده . رجوع به امتشال شود.
-
مشل
لغتنامه دهخدا
مشل . [ م َ ] (ع مص ) کم دوشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شمشیر برکشیدن . (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). و رجوع به امتشال شود.
-
شمشیر
لغتنامه دهخدا
شمشیر. [ ش ِ / ش َ ] (اِ) سیف . سلاحی آهنین و برنده که تیغه ٔ آن دراز و منحنی و داری یک دمه است . تیغ. (ناظم الاطباء). وجه تسمیه ٔ آن شم شیر است که دم شیر و ناخن شیر است چه شم بمعنی دم و ناخن هر دو آمده است . (از غیاث ) (برهان ). صاحب آنندراج گوید: م...