کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امتسال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امتسال
لغتنامه دهخدا
امتسال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شمشیر از نیام برکشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شمشیر از غلاف بیرون آوردن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از المنجد). امتساخ . امتساح .
-
واژههای همآوا
-
امتثال
واژگان مترادف و متضاد
اطاعت، پیروی، فرمانبرداری، فرمانبری
-
امتثال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'emtesāl ۱. فرمانبرداری کردن؛ اطاعت کردن.۲. پیروی کردن از طریقه یا امری.
-
امتثال
فرهنگ فارسی معین
(اَ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فرمان بردن . 2 - (اِمص .) فرمانبرداری .
-
امتثال
لغتنامه دهخدا
امتثال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بجای آوردن فرمان . (مصادر زوزنی ). فرمانبرداری . (غیاث اللغات ). فرمانبرداری کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). فرمان بردن : بندگان را از امتثال چاره نیست . (تاریخ بیهقی ). بندگان را از امتثال فرمان چاره ن...
-
جستوجو در متن
-
ممتسل
لغتنامه دهخدا
ممتسل . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) شمشیر از نیام برکشنده . (ناظم الاطباء). رجوع به امتسال شود.
-
شمشیر
لغتنامه دهخدا
شمشیر. [ ش ِ / ش َ ] (اِ) سیف . سلاحی آهنین و برنده که تیغه ٔ آن دراز و منحنی و داری یک دمه است . تیغ. (ناظم الاطباء). وجه تسمیه ٔ آن شم شیر است که دم شیر و ناخن شیر است چه شم بمعنی دم و ناخن هر دو آمده است . (از غیاث ) (برهان ). صاحب آنندراج گوید: م...