کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
امامی بخارایی
لغتنامه دهخدا
امامی بخارایی . [ اِ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) امیر امام الدین از سادات بخارا ساکن اوچ .میر علیشیر قانع تتوی در مقالات الشعراء چ کراچی او را در عداد شاعران آورده است . (از فرهنگ سخنوران ).
-
امامی خلخالی
لغتنامه دهخدا
امامی خلخالی . [ اِ ی ِ خ َ ] (اِخ ) از شاعران خلخال بوده و در جمع کردن وگفتن شعر ولع تمام داشته است . این رباعی از اوست :با خلق خدا سخن بشیرینی کن اظهار نیاز و عجز و مسکینی کن تا بر سر دیده هاجا دهندت مردم چون مردم دیده ترک خودبینی کن .رجوع به تذکره...
-
امامی کردن
لغتنامه دهخدا
امامی کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) امامت . پیشوایی کردن . امامت کردن . پیشنمازی کردن . رجوع به امامت شود.
-
امامی لکهنویی
لغتنامه دهخدا
امامی لکهنویی . [ اِ ی ِ ل َ هََ ] (اِخ ) (خواجه امام الدین بن قاضی خان بن خواجه پادشاه خان ) از شاعران فارسی گوی هندوستان بود و در اوایل قرن سیزدهم میزیست و شاگرد میرزامحمدحسن قتیل بود. رساله ای منظوم از او باقی است که مطلعش این است :پس از حمد خدا ن...
-
امامی لکهنویی
لغتنامه دهخدا
امامی لکهنویی . [ اِ ی ِ ل َ هََ] (اِخ ) از شاعران فارسی گوی هندوستان بود. رجوع به تذکره ٔ روز روشن چ هوپال شود. (از فرهنگ سخنوران ).
-
امامی هروی
لغتنامه دهخدا
امامی هروی . [ اِ ی ِ هَِ رَ ] (اِخ ) حمداﷲمستوفی نام کامل او را ابوعبداﷲ محمدبن ابی بکربن عثمان ضبط کرده است . وی از شاعران معروف نیمه ٔ اول قرن هفتم بود و بمدح امرا و وزرای کرمان اشتغال داشت و در عهد خود مورد احترام شاعران و استادان بود. سخن او بیش...
-
حسین امامی
لغتنامه دهخدا
حسین امامی . [ح ُ س َ ن ِ اِ ] (اِخ ) ابن رضا علی هندی . در سامراء 24 جمادی الاَّخرة 1330 هَ . ق . درگذشت . او راست : «الادعیة و الزیارات ». (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ).
-
شراع امامي
دیکشنری عربی به فارسی
بادبان عمده دگل جلو کشتي , بادبان پايين
-
دوازده امامی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به دوازده امام) [فارسی. عربی. فارسی] davāzdah'emāmi طایفۀ بزرگ شیعه که به دوازده امام معتقدند؛ اثناعشری؛ اثناعشریه.
-
کانی سالار امامی
لغتنامه دهخدا
کانی سالار امامی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در 63هزارگزی جنوب باختری پاوه و کنار رودخانه ٔ لیله و نزدیک به مرز ایران وعراق . ناحیه ای است کوهستانی گرمسیر و دارای 410 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود و محصولش ...
-
جستوجو در متن
-
amani
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امامی
-
وابسته به پیشانی
دیکشنری فارسی به عربی
امامي
-
وابسته بجلو
دیکشنری فارسی به عربی
امامي
-
بادبان عمده دگل جلو کشتی
دیکشنری فارسی به عربی
شراع امامي
-
بادبان پایین
دیکشنری فارسی به عربی
شراع امامي