کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الیاس غز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
الیاس محله
لغتنامه دهخدا
الیاس محله . [ اِل ْ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) از دیههای هزارجریب . رجوع بترجمه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 165 شود.
-
چشمه ٔ الیاس
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ الیاس . [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ اِل ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چشمه ٔ خضر و چشمه ٔ حیوان . کنایه از چشمه ٔ آب زندگانی . کنایه از چشمه ٔ آب حیات : لبت چون چشمه ٔ الیاس و من اسکندر تشنه نصیب من مکن زآن چشمه ٔ الیاس یأس ای جان .سوزنی .
-
سن الياس
دیکشنری عربی به فارسی
ياءسگي , بند امدن قاعدگي , ايست طمث , سن ياس
-
بتویل بن الیاس
لغتنامه دهخدا
بتویل بن الیاس . [ ] (اِخ ) از مهتران کنعان بوده است : اسحاق ... از پس اسماعیل صدوبیست سال بزیست و خدای تعالی او را پیغامبری داد... و زنی داشت نام او رفقا هم از زمین کنعان ، دختر مهتر کنعان نام او بتویل بن الیاس و از آن زن او را دو پسر آمد. (مجمل الت...
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) قماج (امیر). حاکم ترمذ بزمان سنجر و چون سنجر پس از چهارسال که در دست غزان بود تدبیر فرار کرد بامیراحمد قماج پیغام داد که کشتیها در کنار آب آمویه معد و مهیا سازد.روزی امیر الیاس غز را که موکلش بود بفریفت تا برسم شکار او را برکن...
-
غز
لغتنامه دهخدا
غز. [ غ ُ ] (اِخ ) صنفی از ترکان غارتگر بوده اند که در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف آوردند و سلطان سنجر را گرفته در قفس کردند. (برهان قاطع). غُزّ گروهی از ترکان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جنسی است از ترکان . (مهذب الاسماء). کل...
-
ساخته
لغتنامه دهخدا
ساخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) بناشده : چون مقیمان همه مشغول مقامند و لیک یک یک از ساخته ٔ خویش همی بر گذرند. ناصرخسرو. || مصنوع . صنیع. بعمل آمده . ساخته شده : همه سپرغمهای آن از زر و سیم ساخته . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 43). || در تداول عامه در مقابل «...
-
یافتن
لغتنامه دهخدا
یافتن . [ ت َ ] (مص ) وَجد. جِدة. وُجد. اِجدان . (از منتهی الارب ). وِجدان . وُجود. (از منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). الفاء. (منتهی الارب ) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). واجد شدن . اصابت . نیل . (منتهی الارب ). مغارطة. (منتهی الارب ). یابیدن ....