کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الکل واسرشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
الکل متیلیک
لغتنامه دهخدا
الکل متیلیک . [ اَ ک ُ م ِ ] (ترکیب وصفی ) الکل متیلیک یا متانل OH-CH3 از متان مشتق میشود. در عده ٔ بسیاری از اترهای طبیعی وجود دارد (گایاکول وانیلین ) که در آنها باقیمانده ٔ الکلی OCH3 - بنام متوکسیل موسوم است . این الکل را از تقطیر چوب بدست می آورن...
-
الکل سنج
لغتنامه دهخدا
الکل سنج . [ اَ ک ُ س َ ] (اِ مرکب ) یا الکومتر و یا الکلومتر ، آلتی است درجه دار شبیه به ترمومتر که برای تعیین مقدار الکل در مشروبات بکار میرود. این آلت در آب خالص صفر و در الکل مطلق 99 درجه را نشان میدهد. دکتر جنیدی آرد: الکل سنج اسبابی است که برای...
-
جرم الکل
لغتنامه دهخدا
جرم الکل . [ ج ِ مِل ْ ک ُل ْل ] (ع اِ مرکب ) در اصطلاح فلسفی بماده و جرم فلک الافلاک یعنی فلک اطلس اطلاق شود چنانکه حرکت آن را حرکة الکل گویند. (از حاشیه ٔ حکمة الاشراق ص 126).
-
alcohol testing
الکلآزمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] آزمایشی برای بررسی وضعیت فرد ازنظر مصرف الکل
-
rectified spirit
الکل دوآتشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی محلول الکل و آب که 95 درصد حجمی آن اتیلالکل است و ازطریق تقطیر به دست میآید
-
alcogel
الکلژل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ژلی که فاز مایع آن الکل است
-
absolute alcohol,anhydrous alcohol
الکل مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی اتیلالکل که آب موجود در آن بیش از یک درصد نیست
-
دارای الکل
دیکشنری فارسی به عربی
مدمن الخمور
-
fetal alcohol syndrome
نشانگان جنینی الکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعهای از صفات نامطلوب و غیرعادی در جنین که ناشی از قرار گرفتن وی در معرض الکل در طول بارداری است
-
blood alcohol concentration
غلظت الکل خون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] مقدار الکل موجود در حجم معینی از خون اختـ . خونکُل BAC متـ . سطح الکل خون blood alcohol level, BAL
-
breath alcohol content
مقدار الکل بازدَم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مقدار الکل موجود در حجم معینی از هوای بازدَم که شاخص میزان الکل در خون است اختـ . دَمکل BrAC
-
transdermal alcohol content
مقدار الکل تعرقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مقدار الکل موجود در حجم معینی از عرق بدن اختـ . ترکل TAC
-
alcohol induced disorders
اختلالات الکلزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مجموعهای از اختلالات جسمی و روانی مانند لرزش در اندامها و روانپریشی و اضطراب ناشی از قطع مصرف الکل یا مسمومیت با آن
-
alcohol induced anxiety disorder
اختلال اضطرابی الکلزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] اختلال ناشی از مسمومیت با الکل یا مصرف مفرط یا قطع مصرف آن که با علائمی مانند اضطراب عمومی و هول و هراس همراه است
-
alcohol induced mood disorder
اختلال خلق الکلزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] اختلال ناشی از مسمومیت با الکل یا مصرف مفرط یا قطع مصرف آن که با علائمی مانند بیقراری و سرخوشی و افسردگی و بیانگیزگی در فعالیتهای روزمره همراه است