کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الومة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الومة
لغتنامه دهخدا
الومة. [ اَ م َ ] (اِخ ) نام موضعی است و بدین معنی بی الف و لام آید. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ذیل اقرب الموارد). شهری در دیار هذیل . صخرالغی گوید:هم جلبوا الخیل من الومة اومن بطن عمق کأنها البجد.و گفته اند الومه وادیی ازآن بنی حرام از نسل کن...
-
الومة
لغتنامه دهخدا
الومة. [ اَ م َ ] (ع مص ) بخل و خست و ناکسی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). لؤم و خست . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
الومت
لغتنامه دهخدا
الومت . [ اَ م َ ] (ع مص ) الومة. رجوع به الومة شود.
-
جستوجو در متن
-
الومت
لغتنامه دهخدا
الومت . [ اَ م َ ] (ع مص ) الومة. رجوع به الومة شود.
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت الجودی بن عدی بن عمرو الغسانی . من فواضل نساء عصرها کان یهواها عبدالرحمن بن ابی بکر الصدیق و ذلک انه قدم فی تجارة فرآها فی جوار و نساء یتهادین فاذا عثرت احداهن قالت : یا ابنةالجودی فاذا حلفت احداهن حلفت بابنةالجودی فاعجبت...