کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الهام بخشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
الهام شد به او
دیکشنری فارسی به عربی
استشعر
-
الهام گرفت از
دیکشنری فارسی به عربی
استوحى من
-
به دلش افتاد (الهام شد به او)
دیکشنری فارسی به عربی
استشعر
-
جستوجو در متن
-
inspiritment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخشیدن
-
inspirate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخشیدن
-
inspissate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخشیدن، کلفت کردن، غلیظ کردن
-
inspired
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام گرفته، الهام بخشیدن، دمیدن در، در کشیدن نفس، استنشاق کردن، القاء کردن، نفس عمیق کشیدن، سر غیرت اوردن
-
inspires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخش است، الهام بخشیدن، دمیدن در، در کشیدن نفس، استنشاق کردن، القاء کردن، نفس عمیق کشیدن، سر غیرت اوردن
-
inspiring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخش، الهام بخشیدن، دمیدن در، در کشیدن نفس، استنشاق کردن، القاء کردن، نفس عمیق کشیدن، سر غیرت اوردن
-
inspirit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخشیدن، سر غیرت اوردن، روح دادن، جان دادن، تشویق کردن، بر سر غیرت اوردن، تحریک کردن
-
inspire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الهام بخشیدن، دمیدن در، در کشیدن نفس، استنشاق کردن، القاء کردن، نفس عمیق کشیدن، سر غیرت اوردن
-
جعل
لغتنامه دهخدا
جعل . [ ج َ ] (ع مص ) ساختن . || کردن . || قرار دادن . نهادن . وضع کردن . || زشتی را نیکو گردانیدن . || مبدل ساختن . دیگرگون کردن . از حالتی به حالت دیگر درآوردن . || گمان بردن چیزی را چیز دیگر. || شرط نهادن . قرار گذاشتن بر سر چیزی . || شروع کردن . ...
-
بخش
لغتنامه دهخدا
بخش . [ ب َ ] (اِ) حصه و بهره . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا). بهره و حصه و قسمت و نصیب . (ناظم الاطباء). حصه ٔ مردم و قسمت . برخ . بهر. بهره . (از شرفنامه ٔ منیری ). حصه و نصیب . (غیاث اللغات ). سهم . قسم . قسمت . رسد. جزء. پاره . بعض . قطعه ....
-
طهمورث
لغتنامه دهخدا
طهمورث . [ طَ رِ ] (اِخ ) نام پادشاهی بود از نبیره های هوشنگ . گویند ابلیس را مرکوب ساخته بود و سوار میشد و مدت پادشاهی او را بعضی سی سال و بعضی هزار سال نوشته اند. (برهان ). قهندز مرو را او کرده است . (حدود العالم ص 58). وی سومین پادشاه از طبقه ٔ پی...