کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
النگه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
النگه
لغتنامه دهخدا
النگه . [ اَ ل َ گ َ ] (اِخ ) یا النگه ٔ رودبار. ناحیتی در مغرب لواسان . ارنگه . ناظم الاطباء گوید: النگه نام دهی است در کوهستان شمالی ری . رجوع به ارنگه شود.
-
النگه
لغتنامه دهخدا
النگه . [ اَ ل َ گ َ / گ ِ ] (اِ) شعله ٔآتش . (آنندراج ) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (مؤید الفضلاء). در فرهنگ ناظم الاطباء النکه بکاف آمده است .
-
جستوجو در متن
-
ارنگه
لغتنامه دهخدا
ارنگه . [ اَ رَ گ َ ] (اِخ ) النگه . النگه رودبار. ناحیتی واقع در مغرب لواسان .
-
النکه
لغتنامه دهخدا
النکه . [ اَ ل َ ک َ/ ک ِ ] (اِ) شعله ٔ آتش . (ناظم الاطباء). در فرهنگها النگه بکاف فارسی ضبط شده است . رجوع به النگه شود.
-
علی بحرانی
لغتنامه دهخدا
علی بحرانی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی تستری بحرانی ، فقیه امامی . وی در بحرین متولد شد سپس به مطرح رفت و از آنجا به النگه یکی از بنادر ایران در خلیج فارس منتقل شد و در سال 1319 هَ . ق . در آنجا مسموم گشت . او راست : 1 - الاجوبة العلیة ل...
-
بالاجاده
لغتنامه دهخدا
بالاجاده . [ دَ / دِ ] (اِخ )از دیه های سدن رستاق مازندران . (از ترجمه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 168). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است : دهیست از دهستان سدن رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان که در 7 هزارگزی جنوب خاوری کرد کوی و 3 هزارگزی جنوب شوسه ٔ ...
-
ل
لغتنامه دهخدا
ل . (حرف ) حرف بیست و هفتم از الفبای فارسی و بیست و سوم از الفبای عربی و دوازدهم از الفبای ابجدی و نام آن لام است و در حساب جُمَّل آن را به سی دارند:لا و لا لب لا و لالا شش مه است لل کط و کط لل شهور کوته است . (نصاب الصبیان ).و در حساب ترتیبی عربی نم...
-
ر
لغتنامه دهخدا
ر. (حرف ) حرف دوازدهم از الفبای فارسی و دهم از حروف هجای عرب (ابتث ) و بیستم از حروف ابجد و بحساب جُمَّل آن را به دویست دارند و از حروف مکسوره و زلاقه و مسروری و منفصله یا خواتیم و آنیه و مهمله (غیر منقوطه ) و نورانیه یا حروف حق و متشابهه یامتزاوجه و...