کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الموتیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الموتیان
لغتنامه دهخدا
الموتیان . [ اَ ل َ ] (اِخ ) اسماعیلیه و پیروان حسن صباح را گویند بمناسبت قلعه ٔ الموت که درتصرف آنان بود. رجوع به الموت و «اسماعیلیه » شود.
-
جستوجو در متن
-
زید
لغتنامه دهخدا
زید. [ زَ ] (اِخ ) علوی ، مکنی به ابوهاشم . او در اوائل قرن پنجم در گیلان ادعای امامت می کرد وبدست طایفه ای از الموتیان بقتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 صص 469 - 470 ذیل «زیدی علوی » شود.
-
علی ذکره السلام
لغتنامه دهخدا
علی ذکره السلام . [ ع َ لا ذِ رِ هِس ْ س َ ] (ع جمله ٔ اسمیه دعایی ) بر یاد او درود باد! || (اِخ ) لقبی است که اسماعیلیان برای چهارم از دعاة خود، جهت تعظیم او داده اند. و نام وی حسن بن محمدبن بزرگ امید است و در سال 520 هَ . ق . متولد شد و از کودکی به...