کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الغا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الغا کردن
لغتنامه دهخدا
الغا کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) باطل کردن . بی بهره کردن . (ناظم الاطباء). بیفکندن چیزی را. رجوع به الغا شود.
-
واژههای مشابه
-
الغا مجازات
دیکشنری فارسی به عربی
الغاء
-
واژههای همآوا
-
القا کردن
لغتنامه دهخدا
القا کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رسانیدن سخن و آگاه کردن کسی بطریق بدگویی و انهاء. تلقین سوء. رجوع به القاء شود : استادم ابونصر را بخواندند تا آنچه از اریارق رفته بود از تهور و تعدیها چنانکه دشمنان القا کنند و بازنمایند وی همه بازنمود. (تاریخ بیه...
-
القا کردن
واژهنامه آزاد
(از پهلوی) درهاختن، درهازیدن.
-
جستوجو در متن
-
quash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، نقض کردن، با ضربه زدن، باطل کردن، الغا کردن، له کردن
-
quashing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، نقض کردن، با ضربه زدن، باطل کردن، الغا کردن، له کردن
-
quashed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد شد، نقض کردن، با ضربه زدن، باطل کردن، الغا کردن، له کردن
-
revoke
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغو کردن، ابطال، الغا
-
revokes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغو می شود، ابطال، الغا، لغو کردن
-
الغاء کردن
لغتنامه دهخدا
الغاء کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب )باطل کردن . بی بهره ساختن . رجوع به الغا کردن شود.
-
الغاء
دیکشنری عربی به فارسی
برانداختگي , لغو , فسخ , الغا مجازات , الغاء , ابطال , فسخ کردن , لغو کردن , باطل کردن , واچيدن , بي اثرکردن , خنثي کردن , خراب کردن , ضايع کردن , بي ابرو کردن , باز کردن
-
حذف
واژگان مترادف و متضاد
۱. الغا، فسخ، فک، محذوف، نقض ۲. ازقلم انداختن، افکندن، انداختن، خطزدن، ساقط کردن