کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الست بربکم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الست بربکم
لغتنامه دهخدا
الست بربکم . [ اَ ل َ ت ُ ب ِ رَب ْ ب ِ ک ُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) رجوع به اَلَست شود : تو چرا الست بربکم نزنی بزن که اگر زنی همه ذره ذره ٔ کائنات پر از صدای بلی کنی .طاهره .
-
واژههای مشابه
-
آلست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹الست، آرست› 'ālast آلر؛ سرین؛ کفل؛ ران.
-
آلست
فرهنگ فارسی معین
(لَ) ( اِ.) = آلسن : نک آلر.
-
آلست
لغتنامه دهخدا
آلست . [ ل َ ] (اِ) سُرین . آلر. آرست : همچون رطب اندام و چو روغنْش سراپای همچون شبه زلفین و چو پیلسته ش آلست . عسجدی .در بعض فرهنگها بکلمه معنی اِست نیز داده اند.
-
أَلَسْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا نيستم
-
جستوجو در متن
-
بلی
لغتنامه دهخدا
بلی . [ ب َ لا ] (ع ق ) آری ، و آن جواب استفهام معقود به جحد است ، و آنچه را گفته شود ایجاب میکند. (منتهی الارب ). اثبات است آنچه را پس از نفی آید، چنانکه «نعم » اقرار است به نفی گذشته لذا اگر در جواب گفته ٔ خداوند «ألست ُ بربکم » نعم گویند کفر باشد...
-
قالوا بلی
لغتنامه دهخدا
قالوا بلی . [ ب َ لا ] (ع جمله ٔ فعلیه ) گفتند آری . و این اشاره است به آیه ٔ «و اذ اخذربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی ». (قرآن 172/7) : من از قالوا بلی تشویش دیرم گناه از برگ و باران بیش دیرم چو فردا نومه خون...
-
وادی النعمان
لغتنامه دهخدا
وادی النعمان . [ دِن ْ ن ُ ](اِخ ) ناحیه ای است نزدیک مکه . صاحب مجمل التواریخ والقصص آرد: پس به آخر عمر آدم را فرزندی آمد، ویرا شیث نام نهاد و معنی آن هبت اﷲ باشد، شیث سریانی است ،و چون آدم به حج رفت سالی از پس کوه عرفات ، جبرائیل علیه السلام به فرم...
-
میثاق
لغتنامه دهخدا
میثاق . (ع اِ) (از «وث ق ») عهد و پیمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). مَوثِق . (منتهی الارب ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). عهد استوار. (ترجمان القرآن جرجانی ص 97). وثاق . بند. عهد. پیمان . قرارداد. عقد. معاهده . ج ، مواثیق . (یادداشت...
-
صحبت لاری
لغتنامه دهخدا
صحبت لاری . [ ص ُ ب َ ت ِ ] (اِخ ) نام وی ملا محمدباقر متخلص به صحبت و از مردم بیرم لار از توابع فارس است . در بدایت حال در مدرسه ٔ قریه ٔ رونیزبتحصیل پرداخت سپس بشیراز شد و به فراگرفتن علوم مشغول شد. معاصر وی صاحب تذکره ٔ دلگشا او را سخت ستوده و گوی...
-
ذر
لغتنامه دهخدا
ذر. [ ذَرر ] (ع اِ) ج ِ ذرّة. موران خرد. مورچه و صدمورچه را گویند به وزن یک دانه جو است . و قیل لیس لها وزن ٌ و یحکی ان ّ رجلاً وضع خبزاً حتی علاه الذرّ و ستره ثم وزنه فلم یجد شیئاً. اجزاء غبار : خفیف را سپه و پیل و مال چندان بودکه بیش از آن نبود در ...
-
ابویعقوب
لغتنامه دهخدا
ابویعقوب . [ اَ بو ی َ] (اِخ ) اسحاق بن محمد نهرجوری . صاحب تذکرةالأولیاء آرد که او از کبار مشایخ بود و لطفی عظیم داشت و بخدمت و ادب مخصوص بود و مقبول اصحاب و سوزی بغایت داشت و مجاهده ٔ سخت و مراقبتی بر کمال و کلماتی پسندیده و گفته اند که هیچ پیر از...
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) علی بن جعفر یا علی بن احمد خرقانی . یکی از بزرگترین اکابر مشایخ طریقت است .مولد او به سال 348 هَ . ق . در خرقان بسطام و پدر او از دهاقین آن ناحیت بوده است . شیخ در اول امر بتحصیل علوم دین همت گماشت و در آن علوم ...