کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الحمد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
الحمد
/'alhamd/
معنی
۱. حمد؛ ستایش؛ سپاس.
۲. سورۀ اول قرآن کریم، دارای هفت آیه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
الحمد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'alhamd ۱. حمد؛ ستایش؛ سپاس.۲. سورۀ اول قرآن کریم، دارای هفت آیه.
-
الحمد
فرهنگ فارسی معین
(اَ حَ) [ ع . ] 1 - مخفف الحمدالله: سپاس خدای را. 2 - سورة اول از قرآن کریم دارای هفت آیه ، فاتحة الکتاب . 3 - شکر، سپاس .
-
الحمد
لغتنامه دهخدا
الحمد. [ اَ ح َ ] (اِخ ) نام سوره ای از قرآن کریم . فاتحةالکتاب . سوره ٔ فاتحه . ام القرآن . ام الکتاب . حمد. سبع المثانی . الصلوة : چنانچون کودکان از پیش الحمدبیاموزند ابجد را و کلمن . منوچهری .گر از تو بپرسید کسی راز عالم چو الحمد و چون قل هو اﷲ بخ...
-
الحمد
لغتنامه دهخدا
الحمد. [ اَ ح َ ] (ع مص ) ستایش و سپاس داشتن . تعریف و شکر. رجوع به حمد شود : الحمد خدای آسمان راکاختر بدرآمد از وبالم .سعدی .
-
الحمد
لغتنامه دهخدا
الحمد. [ اَ ح َ دُ لِل ْ لاه ] (ع جمله ٔ اسمیه ) (مأخوذ ازقرآن ) در مقام تشکر میگویند یعنی شکر میکنم خدا را.(ناظم الاطباء). سپاس و ستایش خدای راست . المنةﷲ. شکراًﷲ. و گفتن الحمدﷲ را حَمدَلَه گویند : خون صید اﷲاکبر نقش بستی بر زمین جان مرغ الحمدﷲ سبح...
-
واژههای مشابه
-
له الحمد
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی] [قدیمی] laholhamd سپاس خدای را.
-
الحمد خواندن
لغتنامه دهخدا
الحمد خواندن . [ اَ ح َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) قرأت کردن سوره ٔ الحمد. رجوع به الحمد شود : ای که بر ما بگذری دامن کشان از سر اخلاص الحمدی بخوان . سعدی .بدیناری چو خر در گل بمانندور الحمدی بخواهی صد بخوانند.سعدی (گلستان ).
-
الحمد گفتن
لغتنامه دهخدا
الحمد گفتن . [ اَ ح َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) الحمدخواندن . رجوع به الحمد خواندن و الحمد (اِخ ) شود.
-
جستوجو در متن
-
پَنجِلهَم
لهجه و گویش بختیاری
panjelham پنجالحمد، نام پنج سوره قرآن که با الحمد شروع مىشود و در مکتبخانه به کودکان مىآموزند.
-
للـه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی] lellāh برای خدا؛ برای رضای خدا؛ خدای را.〈 لــله الحمد: (شبه جمله) [قدیمی] سپاس خدای را.
-
فاتحه خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) خواندن سورة «الحمد» در مجلس سوگواری .
-
یستشیر
لغتنامه دهخدا
یستشیر. [ ی َ ت َ ] (اِخ ) نام دعایی و در کتب ادعیه مضبوط است و آغاز می شود به : الحمد للّه الذی لااله الا هو... (یادداشت مؤلف ).
-
سیمناد
لغتنامه دهخدا
سیمناد. (اِ) سوره ، همچو سوره ٔ الحمد و سوره ٔ قل هو اﷲ و امثال آن . (برهان ) (آنندراج ). از لغات دساتیری است . رجوع به فرهنگ دساتیری ص 254 شود.