کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الحاظ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
الحاظ
/'alhāz/
معنی
= لحظ
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
الحاظ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ لَحظ] [قدیمی] 'alhāz = لحظ
-
الحاظ
لغتنامه دهخدا
الحاظ. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَحظه ، بمعنی اندرون چشم . باطن العین . (اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به لحظشود . || نظرهای گوشه ٔ چشم . (آنندراج ). صاحب تاج العروس گوید: لَحظ بمعنی لحاظ چشم (گوشه و مؤخر چشم ) است و جمع آن اَلحاظ است . یقال : فتنته بلحا...
-
جستوجو در متن
-
لحظ
لغتنامه دهخدا
لحظ. [ ل َ ] (ع اِ) چشم . ج ، الحاظ.
-
لحظ
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) به گوشة چشم نگریستن چیزی را. 2 - (اِ.) چشم . ج الحاظ .
-
طالوت
لغتنامه دهخدا
طالوت . (اِ) نهر طالوت . نوعی نبیذ است به نام نهرطالوت . ابن عبد ربه در عقدالفرید آورده که اهالی کوفه ، نبیذ را، نهر طالوت مینامیده اند و قال شاعرهم :اشرب علی طرب من نهر طالوت حمراء صافیة فی لون یاقوت من کفت ساحرةالعینین شاطرةتربی علی سحر هاروت و مار...
-
اسعد
لغتنامه دهخدا
اسعد. [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن موسی بن منصوربن عبدالعزیزبن وهب بن هبان بن سواربن عبداﷲبن رفیعبن ربیعةبن هبان السلمی السنجاری الفقیه الشافعی الشاعر المنعوت بالبهاء و المکنی بابی السعادات . او فقیه و متکلمی در خلاف است لیکن شعر بر او غالب آمد و نی...