کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
التو
معنی
صداي التو , صداي اوج
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
التو
دیکشنری عربی به فارسی
صداي التو , صداي اوج
-
واژههای مشابه
-
آلتو
فرهنگ واژههای سره
آوایِ اوج، ب مساز
-
آلتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: alto] (موسیقی) 'ālto ۱. ساز زهی از خانوادۀ ویولن و کمی بزرگتر از آن.۲. صدای بم زن تکخوان.۳. نوعی شیپور نظامی.
-
داش آلتو
لغتنامه دهخدا
داش آلتو. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان دارای 15 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
صدای التو
دیکشنری فارسی به عربی
التو
-
واژههای همآوا
-
آلتو
فرهنگ واژههای سره
آوایِ اوج، ب مساز
-
آلتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: alto] (موسیقی) 'ālto ۱. ساز زهی از خانوادۀ ویولن و کمی بزرگتر از آن.۲. صدای بم زن تکخوان.۳. نوعی شیپور نظامی.
-
جستوجو در متن
-
alto
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلتو، صدای التو، صدای اوج
-
ulto
دیکشنری انگلیسی به فارسی
التو
-
صدای اوج
دیکشنری فارسی به عربی
التو
-
close position
وضعیت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وضعیتی از آکورد که در آن فاصلۀ میان بخشهای «تِنور و آلتو» و «آلتو و سوپرانو» سوم یا چهارم باشند
-
alto saxophonist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلتو سکسوفونیست