کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
التن
واژهنامه آزاد
کسی که به تنهایی در برابر یک ایل می ایستد
-
واژههای مشابه
-
آلتن
فرهنگ واژههای سره
ابزاری، ریشخندی، ناخواسته
-
آلتن
لغتنامه دهخدا
آلتن . [ ت ِ ] (اِخ ) نامی است که ترکان بکشاورزی ایرانی موسوم به یحیی متولد بسال 1120 هَ .ق . داده اند. در یکی از جنگهای ایران با عثمانیان ، ترکان یحیی را به اسارت به آسیای صغیر برده و چون بردگان بفروختند. او پس از چندی از جور ترکان به مارسی گریخت .د...
-
واژههای همآوا
-
آلتن
فرهنگ واژههای سره
ابزاری، ریشخندی، ناخواسته
-
آلتن
لغتنامه دهخدا
آلتن . [ ت ِ ] (اِخ ) نامی است که ترکان بکشاورزی ایرانی موسوم به یحیی متولد بسال 1120 هَ .ق . داده اند. در یکی از جنگهای ایران با عثمانیان ، ترکان یحیی را به اسارت به آسیای صغیر برده و چون بردگان بفروختند. او پس از چندی از جور ترکان به مارسی گریخت .د...
-
الطن
لغتنامه دهخدا
الطن . [ اَ طُ ] (ترکی ، اِ) تلفظی از آلتون ترکی بمعنی زر. رجوع به الجماهر بیرونی ص 232 شود.
-
جستوجو در متن
-
تورینگن
لغتنامه دهخدا
تورینگن . [ گ ِ ] (اِخ ) کشوری در آلمان مرکزی که در سالهای 1919-1921م . از اتحاد دولتهای کوچک : رئوس ، ساکس التن بورگ ، ساکس گوتا و... تشکیل یافت . مرکز آن ارفورت است و این قسمت 15643 مترمربع وسعت و 3000000 تن سکنه دارد. (از لاروس ). رجوع به ماده ٔ ب...
-
یوهان
لغتنامه دهخدا
یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) گوتفرید لودویک کوزگارتن . خاورشناس نامی آلمانی (1207-1279 هَ. ق . / 1793-1862 م .). وی در آلتن کیرشن متولد شد و در پاریس عربی را از مستشرق معروف «دوساسی » فرا گرفت و سپس زبانهای ترکی و فارسی و عبری و ارمنی را آموخت و در سال 181...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی سهل بن نوبخت . وی مشهورترین ِ پسران ابوسهل است که اخبار او با ابونواس مشهور شده و این شاعر تیززبان او را هجوهای رکیک گفته است ، چهار قطعه شعر در هجو اسماعیل در دیوان او دیده میشود که معروفترین آنها دو قطعه ایست که در آ...